سالهای «باران بمب و گلوله»
سرود «کوک، کجایی؟» در زیارت ریشههایشان، سربازان قدیمی هنگ ۱۲۱، لشکر ۳۴۵ را در روز تجدید دیدارشان به گریه انداخت. آنها در فو تو ، جایی که این هنگ تأسیس و برای اولین بار مستقر شد، با هم ملاقات کردند. پس از ۴۶ سال، در حالی که موهایشان رو به خاکستری شدن بود، چهرههایشان که در گذر زمان فرسوده شده بود، هنوز از غرور سالهای باشکوه جنگ میسوخت.

سرهنگ دوم فام تین، فرمانده سابق گردان ۶، هنگ ۱۲۱ و فرمانده سابق فرماندهی نظامی شهر ین بای ، با یادآوری سالهای گذشته نبرد، هنوز هم به وضوح پژواک تیراندازی در آسمان هوانگ لین سون در سال ۱۹۷۹ را به یاد میآورد.
او گفت، جنگ در مرز شمالی کوتاه بود، اما عواقب جدی به جا گذاشت. هنگ ۱۲۱ مأمور شد تا دشمن را در مسیر شهر لائو کای مسدود کند. سربازان جوان، در دهه بیست زندگی خود، با تاکتیکهای "دریای انسانی" دشمن، با آتش شدید توپخانه H12، خمپارهانداز ۱۳۰ و بسیاری از سلاحهای دیگر، روبرو شدند.
سرهنگ دوم فام تین گفت: «در آن زمان، ما مأمور دفاع از کاک سان، نهاک سون و پل شماره ۴ کیم تان بودیم. تعداد نیروهای دشمن ۸ و حتی ۱۰ برابر بیشتر از ما بود. اما به لطف روحیه شجاعانه ما، هنگ شجاعانه جنگید و هزاران نفر از نیروهای دشمن را نابود کرد و بسیاری از تانکها و توپخانههای دشمن را منهدم نمود.»

آقای تین ضمن صحبت در مورد شجاعت، از نبرد ۶ شبانهروزهی تصرف پل شماره ۴ در منطقهی کام دونگ گفت.
آقای تین گفت: «گردان ۶ تحت فرماندهی کاپیتان دو وان دو، از گروهان ۹، بسیاری از حملات دشمن را دفع کرد و تا ظهر ۲۳ فوریه موقعیت را حفظ کرد. اگرچه نیروی دشمن چندین برابر بیشتر بود، اما سربازان تا آخرین نفس خود استوارانه جنگیدند و در توقف پیشروی دشمن نقش داشتند.»
سرباز زخمی لائو کای (پیر) نگوین شوان نگویت، که در قله ۳۶۸ بت زات جنگیده بود، هرگز آن صبح شوم را فراموش نمیکند.
آقای نگویت با احساسی عمیق به یاد آورد: «صبح زود ۱۷ فوریه ۱۹۷۹، ما در حال انجام وظیفه بودیم که خبر شروع جنگ در مرز را دریافت کردیم. بدون هیچ تردیدی، واحد مستقیماً به سمت نقطه مرتفع حرکت کرد و دوشادوش رفقایمان برای حفظ پست جنگیدیم. دشمن پرشمار بود و از تاکتیکهای موج انسانی استفاده میکرد، اما ما همچنان استوارانه موضع خود را حفظ کردیم.»

در آن نبرد سهمگین، آقای نگویت به شدت مجروح شد، توپخانه به سینهاش اصابت کرد و هر دو پایش بر اثر ترکش شکست. با وجود اینکه تا آخر عمر معلول شده بود، همچنان به خود میبالید: «بعد از جنگ، از خانواده گرفته تا جامعه، ما همیشه به این که سربازان عمو هو هستیم، کمک میکردیم و افتخار میکردیم.»
صحبت از داستانهای قدیمی شد، وو هوو تان، سرباز کهنهکار، سالهای سخت و فلاکتبار را فراموش نکرده است.
آقای تان با بغض گفت: «در آن زمان، همه چیز کمیاب بود، ما هر تکه غذای خشک، کاساوا، سبزیجات وحشی، گل موز را با هم تقسیم میکردیم. هوا سخت، بارانی و بادخیز بود، غذای کافی نداشتیم، لباس گرم کافی نداشتیم، اما همچنان تمام تلاشمان را میکردیم و یکدیگر را برای غلبه بر آن تشویق میکردیم.»
خون و استخوان در خاک مادر خیس شدهاند
سرباز زخمی، تران دوک مین، سرباز سابق تیم تبلیغات هنگ ۱۲۱، با یادآوری رفقایش بغض کرد. او گفت، در آتش جنگ در مرز شمالی در سال ۱۹۷۹، سربازان هنگ ۱۲۱، لشکر ۳۴۵، با خون و اشک، حماسهای جاودانه نوشتند. هر وجب از خاک هوانگ لین سان با فداکاری رفقای ما آغشته است.
«هنوز هم آن شب را به خوبی به یاد دارم، رفیقم نگوین دِ تانگ، از کمون وو میئو، منطقه تان سون (استان سابق وین فو) به شدت مجروح شد. تانگ در هذیان از من پرسید: «هنوز صبح نشده؟»، گفتم: «هنوز نه، هنوز خیلی تاریک است!». تانگ دوباره پرسید: «چرا اینقدر روشن است؟»، او را دلداری دادم و پاسخ دادم: «این نور ماه است!».
سپس، صبح زود ۴ مارس ۱۹۷۹، تانگ آخرین نفس خود را کشید و تنها یک روز قبل از فرمان بسیج عمومی رئیس جمهور در ۵ مارس ۱۹۷۹، خود را فدا کرد.» آقای مین بغض کرد.

و رفقای بسیار دیگری هم بودند، از جمله نگوین ترونگ لوک، اهل کمون تام سون، ناحیه کام خه، استان وین فو (که اکنون فو تو نام دارد)، رفیقی از تیم توین وان و یک توپچی ۱۲.۷ میلیمتری. او به شدت مجروح شد و از کیم تان به دا دین منتقل شد اما زنده نماند.
آقای مین با چشمانی اشکبار تعریف کرد: «آن شب، من در کنار نهر دا دین در کنارش زانو زدم تا او را تشویق و دلداری دهم، اما زخمش خیلی شدید بود و آخرین نفسش را کشید...»
به یاد و قدردانی از رفقای جان باخته، در هفتاد و هشتمین سالگرد تجدید دیدار در روز جانبازان و شهدای جنگ در کمون مین دای، استان فو تو، جانباز تران دوک مین پیشنهاد داد و آرزو کرد که با کمیته ارتباط و جانبازان برای ساخت بنای یادبودی در لائو کای (قدیمی) برای ادای احترام به رفقای جان باخته همکاری کند.
سرهنگ دوم فام تین در مورد فداکاری رفقایش گفت: «پل شماره ۴ یک نقطه کلیدی است. اگر دشمن بخواهد به کام دونگ پیشروی کند، باید از این مکان عبور کند. پس از روزها دفاع سرسختانه، ۱۵ نفر از رفقای ما فداکاری کردند و برای همیشه در اینجا خواهند ماند.»

آقای تین تأکید کرد: «به نظر میرسد خون و استخوانهای سربازان هنگ ۱۲۱، لشکر ۳۴۵ با سرزمین مادری، هوانگ لین سان، در هم آمیخته است. این نه تنها یک حماسه جاودانه است، بلکه انگیزهای برای نسلهای جوان امروز است تا زندگی بهتر و معنادارتری داشته باشند.»
معلولان جنگی برای ساختن زندگی خود تلاش میکنند
جنگ پایان یافته است، کهنه سربازان هنگ ۱۲۱، با وجود زخمهای فراوان بر بدنشان، هنوز برای زندگی و فداکاری تلاش میکنند. در میان آنها، کهنه سرباز تران دوک مین، سرباز سابق تیم توین وان، گردان ۶، هنگ ۱۲۱، با وجود از دست دادن نیمی از دستش، به همراه همتیمیها و کهنه سربازانش برای ساخت و تأسیس گروه کین دو تیسیآی تلاش کردهاند؛ و پروژههای بزرگ بسیاری را در پایتخت هانوی ساختهاند.

او به اشتراک گذاشت: «جنگ تمام شده است، اما سربازان بیشماری هستند که برای همیشه در مناطق مرزی دورافتاده باقی خواهند ماند. ما، بازماندگان، باید خوب و مسئولانه زندگی کنیم تا میهن خود را بسازیم و سپاسگزار کسانی باشیم که از دنیا رفتهاند.»
به یاد و قدردانی، در طول سالها، او و کمیته ارتباط و جانبازان به طور منظم برنامههایی را برای حمایت از خانوادههای شهدا ترتیب دادهاند. به مناسبت هفتاد و هشتمین سالگرد روز جانبازان و شهدای جنگ (۲۷ ژوئیه ۱۹۴۷ - ۲۷ ژوئیه ۲۰۲۵)، او و کمیته ارتباط از رفقای خود بازدید کردند و فعالیتهای اهدای هدایای زیادی را برای خانوادههای شهدا و سربازان زخمی در کمون مین دای، استان فو تو ترتیب دادند.
خانم ها تی کیم تم، همسر شهید دا نگوک چین (فو تو)، تحت تأثیر کار معنادار جانبازان هنگ ۱۲۱، گفت: «وقتی شوهرم فوت کرد، من خیلی جوان بودم و دو فرزند خردسال داشتم. پس از مرگ او، من مجرد ماندم و فرزندانم را تا بزرگسالی بزرگ کردم. مراقبت کمیته رابط هنگ ۱۲۱ در طول زمان گذشته همیشه منبع دلگرمی بزرگی بوده و به من - کسانی که باقی ماندهاند - کمک کرده است تا احساس صمیمیت و عزم راسختری برای زندگی خوب داشته باشم.»
آقای هوانگ آنه نگی، رئیس کمیته مردمی کمون مین دای، با قدردانی از فعالیتهای معنادار کمیته رابط، اظهار داشت: «ما از همراهی و مراقبت انجمن پیشکسوتان هنگ ۱۲۱ قدردانی میکنیم. این مراقبت نه تنها یک هدیه مادی، بلکه منبع بزرگی از تشویق معنوی است که ابراز محبت عمیق نسل امروز به کسانی است که برای استقلال و آزادی سرزمین پدری فداکاری کردهاند.»

در سالهای اخیر، کمیته حزب، دولت و مردم کمون مین دای با ترویج سنت «هنگام نوشیدن آب، سرچشمه آن را به خاطر داشته باشید»، همواره توجه ویژهای به مراقبت از ذینفعان سیاستها و افرادی که مشارکتهای انقلابی دارند، داشتهاند.
آقای نگیا گفت: «ما مرتباً به دیدار خانوادهها میرویم، هدیه میدهیم، از تعمیرات خانه حمایت میکنیم و شرایطی را برای توسعه اقتصادی خانوادههایی که سیاستهای ترجیحی دارند، ایجاد میکنیم؛ در عین حال، فعالیتهای آموزشی سنتی را برای نسل جوان ترتیب میدهیم تا نسلهای امروز و آینده همیشه سهم نسلهای گذشته را به یاد داشته باشند و سپاسگزار آنها باشند.»
منبع: https://baolaocai.vn/ky-uc-nhung-nguoi-linh-giu-bien-cuong-to-quoc-post649841.html






نظر (0)