وقتی بازنشسته شدم، تغییر محیط زندگیام، برنامه روزانهام از جمله غذا خوردن، خوابیدن و برنامههای کاریام را مختل کرد. فقط در سه ماه اول، ۲ کیلوگرم وزن کم کردم و خانوادهام، به خصوص همسرم، نگران بودند. آنها به من گفتند که باید به پزشک مراجعه کنم و گفتند که با ۶۰ سال سن، شبیه یک پیرمرد ۸۰ ساله هستم.
با وجود مراقبت و توجه روزانه خانوادهام، از جمله تهیه غذای مغذی و استراحت طبق سلیقهام، و حتی مصرف سه بسته داروی سنتی چینی در ماه، وضعیتم بهبود نیافت. بنابراین برای معاینه به بیمارستان استان رفتم. پزشک گفت که هیچ بیماری خاصی ندارم و با استراحت، رژیم غذایی متعادل و توجه دقیق به غذاهایی که باید بخورم و نخورم، به حالت عادی برمیگردم. با این حال، باید به یاد داشته باشم که مرتباً ورزش کنم ، از دراز کشیدن زیاد خودداری کنم و در گذشته غرق نشوم.
به توصیه پزشک گوش دادم و آن را دنبال کردم. در ابتدا کمی سخت بود، اما به آن عادت کردم. شش ماه بعد، وضعیت سلامتیام بهبود یافت و به حالت عادی برگشت؛ حتی وزنم را از زمانی که برای اولین بار بازنشسته شده بودم، دوباره به دست آوردم. با درک اینکه ورزش و فعالیتهای مداوم روزانه برای موفقیت ضروری است، احساس اطمینان کردم و فعالیتهای عملی را با مطالعه کتابها و مقالات مربوط به مراقبتهای بهداشتی سالمندان ترکیب کردم.
من به این درک رسیدهام که در زندگی واقعی، برای داشتن سلامتی خوب و عمر طولانی، سه عامل کلیدی وجود دارد: اولاً، یک سبک زندگی و رژیم غذایی متعادل ضروری است. همانطور که ضربالمثل قدیمی میگوید: «بیماری از طریق دهان وارد میشود»، به این معنی که اگر بدون محدودیت و بیهدف غذا بخورید و بنوشید، احتمال ابتلا به بیماری بیشتر میشود. ثانیاً، ورزش منظم برای بهبود گردش خون ضروری است، با کار سبک و قابل مدیریت و فعالیت بدنی روزانه، که ترکیبی از تمرینات بدنی و ذهنی است. ثالثاً، افراد مسن نیز باید مکملهایی برای کمک به هضم مصرف کنند و معاینات منظم داشته باشند تا هرگونه بیماری در مراحل اولیه تشخیص داده و درمان شود.
بر اساس این تجربیات، یک برنامه روزانه و ساعتی برای مراقبت از سلامتیام ایجاد کردم. تابستانها ساعت ۵ صبح و زمستانها ساعت ۶ صبح از خواب بیدار میشوم، در رختخواب کمی ورزش میکنم، بدنم را ماساژ میدهم - ابتدا دستهایم را به هم میمالم و به آرامی از سرم تا گردنم ماساژ میدهم، سپس چشمها و بینیام را ماساژ میدهم. شکمم را ۵۰ بار در جهت عقربههای ساعت و سپس خلاف جهت عقربههای ساعت به صورت دایرهای ماساژ میدهم. به پشت دراز میکشم و ۱۰۰ بار پاهایم را به سمت آسمان بالا میبرم، سپس زانوهایم را خم میکنم و با دستانم آنها را به سمت شکمم میکشم و سپس به آرامی مینشینم. از رختخواب بیرون میآیم و میایستم و حدود ۵۰۰ بار به مدت ۱۰ تا ۱۲ دقیقه بازوهایم را تکان میدهم و روش «تمرین تقویت عضلات و تاندون دارما» را دنبال میکنم. بعد از آن، حدود ۳-۴ کیلومتر پیادهروی میکنم، به خانه برمیگردم، در زمستان دوش آب گرم و در تابستان دوش آب سرد میگیرم، بهداشت شخصیام را انجام میدهم و سپس صبحانه میخورم.
من روزانه پنج وعده غذا میخورم: یک صبحانه مفصل، یک ناهار متوسط و یک شام سبک، با کمی میوه یا یک لیوان شیر در بین آنها. از ساعت ۸ تا ۱۰ صبح، با دوستانم معاشرت میکنم، از مهمانان پذیرایی میکنم، یا برای آب دادن به سبزیجات یا هرس گیاهان به باغ میروم، کارهای سبکی مانند جارو کردن خانه، مراقبت از مرغها و پرندگان خانگی انجام میدهم. بعد از ظهر، دو ساعت را صرف خواندن روزنامه و کتاب میکنم. من همیشه دو شماره از روزنامه را روزانه دارم: مجله سالمندان و روزنامه فو تو . من بخشهای خبری، بخش «از نگاه سالمندان» و مقالات مربوط به درمانها را میخوانم. اگر مقالات جالبی پیدا کنم، آنها را در طول استراحت چای صبح روز بعد با همکارانم به اشتراک میگذارم.
علاوه بر این، من همچنین زمانی را صرف فکر کردن و نوشتن مقاله برای روزنامهها، نشریات علمی و سبک زندگی و داستانهایی درباره افراد خوب در روزنامههای محلی میکنم که منتشر شدهاند. این به من انگیزه میدهد تا اشتیاق و علاقه بیشتری به خواندن و نوشتن داشته باشم و همچنین راهی برای ورزش دادن ذهنم است و از تنبل شدن مغزم که منجر به فراموشی و گیجی در پیری میشود، جلوگیری میکند. بعد از شام، مینشینم و تلویزیون تماشا میکنم و هرگز پخش اخبار ساعت ۷ بعد از ظهر را از دست نمیدهم. تا پایان سریال VTV1 تماشا میکنم، مسواک میزنم و ساعت ۹:۳۰ شب میخوابم. هرگز خیلی زود نمیخوابم یا بعد از ساعت ۱۰ شب بیدار نمیمانم تا صبح به موقع بیدار شوم. فقط از ساعت ۱ تا ۱:۳۰ بعد از ظهر استراحت میکنم و بعد از ظهرها، حدود ساعت ۳ بعد از ظهر، قبل از دوچرخهسواری کوهستان در جادههای آسفالت شده مزارع روستا به مسافت حدود ۸ تا ۱۰ کیلومتر، چند بازی تنیس روی میز انجام میدهم.
برنامه من این شکلی است: یک چرخه ۲۴ ساعته، که روز بعد هم همین الگو را تکرار میکنم. من بیش از دو دهه است که این کار را انجام میدهم و احساس سلامتی میکنم، ذهنم آرام است و روحم هوشیار و شفاف است. بسیاری از سالمندان از من میپرسند راز حفظ چنین سلامتی خوبی چیست و من آن را با بسیاری از آنها در میان گذاشتهام که آنها نیز به نتایج مثبتی رسیدهاند.
من معتقدم که برای اجرای این اقدامات برای سلامتی، ابتدا باید عزم، پشتکار و پشتکار داشت؛ عدم تلاش نتیجهای نخواهد داشت.
مردم میگویند اگر سلامتی داشته باشید، همه چیز دارید؛ بدون سلامتی، هیچ چیز ندارید. سلامتی از طلا گرانبهاتر است. اجداد ما میگفتند: «سلامتی یک فرد به اندازه هزار سکه طلا میارزد»، به این معنی که با سلامتی خوب، میتوان طلا خلق کرد، در حالی که بدون سلامتی، حتی با نشستن روی یک سینی طلا، نمیتوان خوشبختی را یافت. اگرچه من پیر هستم، اما هنوز این اقدامات را برای حفظ سلامتیام انجام میدهم، خوب غذا میخورم، خوب میخوابم و وزنم را بین ۵۵ تا ۶۱ کیلوگرم نگه داشتهام. من تصمیم گرفتهام که سلامتی در زندگی از همه چیز مهمتر است، اول برای خودم و برای خوشبختی خانواده و نوههایم.
منبع: https://ngaymoionline.com.vn/nguoi-cao-tuoi-phai-biet-cham-care-suc-khoe-cho-minh-57644.html






نظر (0)