قولی به همتیمیها
در سال ۱۹۷۰، هوانگ هوی جوان داوطلب پیوستن به ارتش شد و به عنوان سرباز در گردان ۴۰۶ نیروهای ویژه، منطقه نظامی ۵ مشغول به کار شد. او در میدانهای نبرد سختی مانند کوانگ نام ، کوانگ نگای، بین دین، کون توم، گیا لای... در نبردهای شدید بسیاری شرکت کرد و به پیروزیهای زیادی دست یافت.
آقای هوانگ هوی در حال جستجوی اطلاعات و دادههای مربوط به سربازان کشتهشده است. |
او هنوز نبرد شدید سون ها (استان کوانگ نگای ) در ژوئن ۱۹۷۱ را به وضوح به یاد دارد. او و رفقایش تحت فرمان مافوقهایش، مخفیانه به مدت ۱۰ ساعت در جنگل کوهستانی خشن، دشمن را غافلگیر کردند؛ وقتی زمان مناسب فرا رسید، ناگهان آتش گشودند، دشمن را از بین بردند و دو هواپیما را سرنگون کردند. این پیروزی راه را برای پیشروی پیادهنظام ما و آزادسازی سون ها هموار کرد. به خاطر این دستاورد، به او مدال لیاقت نظامی درجه سه اعطا شد.
در آوریل ۱۹۷۲، گردان ۴۰۶ نیروهای ویژه بار دیگر در پایگاه دای دوک (هوای آن، استان بین دین) - پایگاهی بسیار مستحکم با سلاحهای مدرن - با نیروهای دشمن روبرو شد. در آن نبرد نابرابر، واحد هوی متحمل خسارات سنگینی شد و بسیاری از رفقایش برای همیشه در میدان نبرد گم شدند.
در طول سالهای جنگ در جبهههای جنگ، او و همرزمانش بسیاری از سربازان کشتهشده را دفن کردند. از آن سالهای سخت، او با خود عهد کرد که اگر زنده بماند، بقایای برادران کشتهشدهاش را پیدا کرده و به خانه بیاورد.
| نزدیک به ۵۰ سال است که جانباز هوانگ هوی، در سکوت به وعده خود به رفقایش عمل میکند، او نه تنها سربازی است که زمانی در میدان نبرد اسلحه به دست گرفته، بلکه شخصی است که اعمال نیک و قدردانی نسبت به سربازان کشته شده را روشن و منتشر میکند. |
در روز اتحاد ملی، سرباز جوان با قلبی اندوهگین و وعدهای ناتمام به زادگاهش بازگشت. در سال ۱۹۷۶، او اولین سفر خود به کوانگ نگای را آغاز کرد و به دنبال محل دفن شهید تران کوانگ خا، از روستای تران، کمون هاپ لین، منطقه تین سون (که اکنون محله تران، بخش هاپ لین، استان باک نین است ) گشت. آقای خا معاون رئیس بخش پزشکی ارتش بود؛ او شجاعانه جان خود را در حین مأموریت برای خرید دارو برای واحد خود فدا کرد که به طور غیرمنتظرهای توسط دشمن مورد حمله قرار گرفت. آقای هوی با ناراحتی گفت: «آقای خا در ۱۰ مارس ۱۹۷۴ در دامنه وین توی، کمون تین هیپ، منطقه سون خا، استان کوانگ خا درگذشت. آن روز باران شدیدی میبارید. ما او را در کنار خانهای کوچک در دامنه کوه دفن کردیم. وقتی برگشتم تا آن را پیدا کنم، آن مکان بسیار تغییر کرده بود.» خانه کوچک قبلی حالا ویران شده بود و فقط پایههای سنگی پوشیده از خزه آن باقی مانده بود... اما ردپاهایی که او ثبت کرده بود هنوز آنجا بودند. وقتی بالاخره بقایای سرباز کشته شده، ژا، را پیدا کرد و به زادگاهش در باک نین آورد، چشمانش در مقابل محراب رفیق قدیمیاش پر از اشک شد. برای اولین بار از زمان جنگ، احساس آسودگی کرد.
سفری برای بازگرداندن ۷۰ سرباز کشته شده به میهنشان.
از آن زمان، آقای هوی سفر خود را برای یافتن رفقایش، خاموش و مصرانه ادامه داده است. او خاطرات خود را دنبال کرد، با رفقای سابق ملاقات کرد، تک تک صفحات پروندهها را ورق زد، تک تک نمادهای نظامی را بررسی کرد و از ادارات کار، امور معلولین جنگی و امور اجتماعی و فرماندهیهای نظامی بسیاری از استانها و شهرها کمک خواست. در صورت لزوم، او با خانوادههای سربازان کشته شده برای انجام آزمایش DNA هماهنگ کرد و هر جزئیاتی را، هر چقدر هم کوچک، تأیید کرد.
فهرست شهدایی که هنوز در جبهههای جنگ آرمیدهاند، طی سالهای متمادی توسط آقای هوآنگ هوی گردآوری، تحقیق و فهرستبندی شده است. |
هر زمان که به میدانهای نبرد قدیمی بازمیگشت، در کوله پشتیاش همیشه نقشههای قدیمی، قطبنما، چراغ قوه، ذرهبین، دوربین و دفترچه یادداشت کوچکی پر از یادداشتهای دقیق حمل میکرد. این وسایل او را در سفرهای طولانی بیشماری که به دنبال رفقای کشتهشدهاش میگشت، در پیمودن کوهها، عبور از نهرها و عبور از جنگلها همراهی میکردند. بارها، برای یافتن بقایای یک سرباز کشتهشده، آقای هوی مجبور شد دو یا سه بار از شمال به جنوب ویتنام سفر کند.
تا به امروز، او به بازگرداندن بقایای ۷۰ سرباز کشته شده به زادگاهشان کمک کرده است. او با دقت نامها، زادگاهها و تاریخ مرگ آنها را ثبت میکند. این موارد عبارتند از: نگوین با تون (هوای دوک، استان ها تای، اکنون هانوی)، نگوین ون هونگ و نگوین وو تونگ از فو کو (هونگ ین)، نگوین دین تات از کمون پونگ مائو (اکنون بخش پونگ لیو، باک نین)، کائو دوک تانگ از کمون دونگ تین (اکنون کمون ین فونگ، استان باک نین)... هر بار که رفیقی را به خانواده و سرزمین مادریاش برمیگرداند، یک عود روشن میکند و زمزمه میکند: «دوست من، من به قولم وفا کردم.»
او بارها و بارها در جنگلهای ارتفاعات مرکزی سفر کرده و گاهی اوقات به دلیل سیل مجبور به بازگشت شده است. در سال ۲۰۱۱، هنگام جستجوی بقایای سرباز کشته شده نگوین ون هونگ در کوانگ نگای، دچار یک تصادف رانندگی شد. گاهی اوقات، او و بستگان سرباز روزها را در جنگل عمیق میگذراندند، در پناهگاههای موقت میخوابیدند و رشته فرنگی فوری میخوردند، فقط برای اینکه محل دفن مشکوک را تأیید کنند. با وجود این، او هرگز تسلیم نشد. او به سادگی اما مصمم گفت: "تا زمانی که قدرت داشته باشم، به جستجوی رفقایم با بستگان ادامه خواهم داد."
همسرش، دائو تی توآن، اگرچه قبل از هر سفر شوهرش نگران بود، اما همیشه در سکوت از او حمایت میکرد: «با دیدن وفاداری او به رفقایش، تنها کاری که از دستم برمیآید روشن کردن عود و دعا کردن است، به این امید که برادران بیشتری پیدا کند!» او تمام هزینههای این سفرها را خودش از حقوق بازنشستگیاش که کمتر از سه میلیون دونگ در ماه بود، تأمین میکرد. گهگاه، خانواده و دوستانش کمی کمک میکردند. برای او، جنگل سبز گذشته نه تنها خاطرات جنگ را در خود جای داده، بلکه بخشی از زندگیاش نیز هست، جایی که رفقایش گمنام ماندهاند و هنوز به نزد همسران، فرزندان و خانوادههایشان بازنگشتهاند. این به او انگیزه میدهد تا به راهش ادامه دهد.
نزدیک به ۵۰ سال است که جانباز هوانگ هوی، در سکوت به وعده خود به رفقایش عمل میکند و نه تنها سربازی است که زمانی در میدان نبرد اسلحه به دست گرفته، بلکه فردی است که اعمال والا و قدردانی نسبت به سربازان کشته شده را روشن و منتشر میکند. به پاس قدردانی از این مشارکتها، انجمن کهنه سربازان ویتنام (در سال ۲۰۲۱) و وزیر دفاع ملی (در سال ۲۰۲۳) به خاطر مشارکتهای استثناییاش در جستجو و بازگرداندن بقایای سربازان کشته شده، به او گواهی شایستگی اعطا کردند. اما برای او، بزرگترین پاداش، بازگرداندن رفقایش به خانوادهها و زادگاهشان است. وقتی از او پرسیده شد که چرا در سن بالا دست از این کار نکشیده است، پاسخ داد: «چون جنگ فقط زمانی واقعاً پایان مییابد که آخرین کسی که کشته شده، به نامش خوانده شود.»
منبع: https://baobacninhtv.vn/tam-nguyen-cua-nguoi-linh-nua-the-ky-di-tim-dong-doi-postid422279.bbg






نظر (0)