پیم ژیل فلیکس پلوت از سال ۲۰۱۵ به ویتنام سفر کرد و بلافاصله عاشق دا نانگ شد - اولین جایی که پا گذاشت. تاکنون، به جز ۲ سالی که به دلیل بیماری همهگیر کووید-۱۹ به بلژیک بازگشته، پیم ۷ سال در ویتنام بوده و با یک دختر ویتنامی ازدواج کرده است.
عشق یک پسر بلژیکی به دختری به نام هو تی می کوئین، اهل دا نانگ، نیز انواع احساسات و فراز و نشیبها را پشت سر گذاشت تا به جایی که امروز هست برسد.
پیم و مای کوئین در حال حاضر در دا نانگ زندگی میکنند.
معلم با دانشآموزی که ۵ سال از او کوچکتر است لاس میزند
کویین من (۳۵ ساله) گفت که او اولین معلم ویتنامی پیم بوده است - که ۵ سال از او کوچکتر است.
در آن زمان، پیم تازه به ویتنام رسیده بود. از آنجا که «در نگاه اول» عاشق دا نانگ شد، تصمیم گرفت برای مدت طولانی در ویتنام زندگی کند. او از یک دوست ایتالیایی خواست تا جایی برای یادگیری زبان ویتنامی پیدا کند. این دوست، پیم را به کوئین معرفی کرد.
در ابتدا، کوئین ابتدا از آن مرد ایتالیایی خوشش آمد. تنها زمانی که با پیم آشنا شد، «هدفش را تغییر داد» زیرا او را متواضع، بسیار میانهرو در برخورد با زنان و با چهرهای تند و تیز یافت.
قبل از آن، کویین فقط مردان مسنتر از خودش را دوست داشت، در حالی که پیم ۵ سال از او کوچکتر بود. کویین گفت: «در آن زمان، فقط اجازه میدادم احساساتم مرا هدایت کنند و هنوز در مورد یک رابطه طولانی مدت تصمیم نگرفته بودم.»
«من اولین کسی بودم که از او خواستگاری کردم. اما در آن زمان، او از دختر دیگری خوشش میآمد که من هم او را میشناختم. یک بار، از من خواست که احساساتش را به او بگویم.
اما من فوراً اعتراف کردم که «از تو خوشم میآید» و از «رابط» بودن خودداری کردم.
کوئین روشنفکر است و دوست دارد شوخی کند، بنابراین بعد از آن، او هنوز هم بارها احساساتش را به پیم ابراز میکرد اما همیشه با رد شدن مواجه میشد.
بعد از آن، کویین پذیرفت که پیم از او خوشش نمیآید و با یکی دیگر از پسرهای گروه درد دل کرد. «وقتی پیم دید که من و او به هم احساساتی داریم، «حسادت» کرد و در احساساتش تجدید نظر کرد. مدت کوتاهی بعد، ما تبدیل به یک زوج شدیم.»
جداییهای ناموفق
کویین من گفت که او اولین کسی بود که "معاشقه" میکرد و همیشه در رابطه پیشقدم بود.
مانند بسیاری از زوجها، به خصوص آنهایی که از دو فرهنگ متفاوت هستند، رابطهی پیم و کویین با تفاوتهای زیادی روبرو میشود که آشتی دادنشان دشوار است.
در طول سالهای اول زندگی مشترک، بسیاری از اختلافات غیرقابل حل به نظر میرسیدند. بارها از هم خداحافظی میکردند، سپس دوباره به هم برمیگشتند زیرا متوجه میشدند که هنوز یکدیگر را دوست دارند.
یک بار، خداحافظی تقریباً قطعی بود زیرا پیم تصمیم گرفت برای جلوگیری از همهگیری کووید-۱۹ به بلژیک برگردد.
«اوایل سال ۲۰۲۰ بود. اگرچه او چیزی نگفت، اما حس کردم که پیم در رابطهاش چیز متفاوتی دارد. من اولین کسی بودم که به جدایی اشاره کردم، هرچند هنوز او را دوست داشتم. پیم فوراً موافقت کرد و یک بلیط یکطرفه به بلژیک خرید.»
در آن سال، برادر کوچکتر کوئین تصادف کرد و یک بیماری همهگیر شروع به شیوع کرد. اتفاقات غمانگیز زیادی همزمان رخ داد و باعث شد کوئین احساس کند که آن دوره یکی از سختترین دوران زندگیاش بوده است.
با اینکه پیم به بلژیک برگشته بود، این زوج هنوز مرتب با هم صحبت میکردند. گاهی اوقات، در طول مکالمات شادشان، کویین از بازگشت به زندگی مشترک صحبت میکرد، اما پیم قبول نمیکرد.
«در مقطعی، پذیرفتم که او دیگر پیش من برنمیگردد. ما هنوز با هم صحبت میکردیم، اما من دیگر احساساتی و وابسته نبودم. فقط به پیم گفتم که چقدر روز خوبی داشتهام.»
در این زمان، پیم متوجه شد که عشقش به دختر ویتنامی هنوز پابرجاست. هر بار که از کنار مکانهایی که در بلژیک دیده بودند عبور میکرد، دلتنگ معشوق سابقش میشد. پیم گفت: «در آن زمان، واقعاً از جدایی از او پشیمان بودم.»
این زوج با قول پیم مبنی بر بازگشت به ویتنام به محض پایان همهگیری کووید-۱۹، رابطهشان را از سر گرفتند.
پس از بارها خداحافظی، این زوج همچنان تصمیم گرفتند که با هم به پیش بروند.
متفاوت از روش شستن ظرفها
کویین اعتراف کرد که تاکنون، آنها هنوز اختلافات آشتیناپذیری دارند. اما نگرش آنها نسبت به این اختلافات در مقایسه با گذشته تغییر کرده است.
از دستمال سفره گرفته تا زمان ازدواج و بچهدار شدن، این دو نفر در دیدگاههایشان تضادهای خاصی دارند.
«فقط در مورد دستمال ظرفشویی، تا الان هر دوی ما هنوز دیدگاه خودمان را حفظ کردهایم و همیشه هر دو نوع دستمال را در خانه نگه میداریم. هر کسی روش متفاوتی برای شستن ظرفها دارد که فکر میکند درست است.»
در سال ۲۰۲۲، این زوج پس از سالها زندگی مشترک تصمیم به ازدواج گرفتند. (عکسهای عروسی به سبک «تغییر نقش» گرفته شده است)
در اوج، زمانی بود که کوئین آنقدر از واکنش شوهرش "شوکه" و غمگین شد که تصمیم به خداحافظی گرفت.
«در آن زمان، من باردار بودم اما متأسفانه جنین تنها پس از چند هفته سقط شد. من یک پروتستان هستم، خانوادهام اهل هوئه هستند، بنابراین مناسک را بسیار جدی میگیرم.»
من و پدر و مادرم توافق کردیم که برای دفن جنین برویم. از برادرم خواستم با ما بیاید چون هنوز در بیمارستان بودم. اما او گفت که نمیخواهد برود و پرسید چرا.
از واکنش او آنقدر شوکه شدم که کل ماجرا را با مادرشوهرم در میان گذاشتم. او در جواب به من پیامک داد و گفت: «میدانم که ناراحتی چون تازه بچهات را از دست دادهای.»
پیم ممکن است در صحبتهایش با درایت رفتار نکند، اما باید درک کند که وقتی با یک خارجی ازدواج میکند، همیشه تفاوتهای فرهنگی، تفاوت در نحوه برخورد با مسائل وجود خواهد داشت و این اتفاق در آینده دوباره رخ خواهد داد.
در آن زمان، هنوز فکر میکردم که او از او دفاع میکند. اما چند روز بعد، آرام شدم و در مورد آن فکر کردم و فهمیدم که حق با اوست.
در گذشته، چنین تفاوتهایی اغلب منجر به بحثهای بیپایان بین این دو میشد. اما هر چه بیشتر با هم زندگی میکردند، بیشتر یاد میگرفتند که تفاوتهای یکدیگر را بپذیرند.
«به تدریج متوجه شدم چیزهایی وجود دارد که به نظرم قطعاً درست هستند، اما دیگران اینطور نمیبینند. من هنوز هم در مورد چیزهایی که به نظرم غیرمنطقی هستند صحبت خواهم کرد، اما نه با این طرز فکر که طرف مقابل را مجبور به انجام کاری که میخواهم کنم.»
در عوض، دیدگاهم را تغییر دادم. و از وقتی این کار را کردم، رابطه ما خیلی «صلحآمیزتر» شده است.
از دو سال پیش که تصمیم به ازدواج گرفتند، این زوج توافق کردند که سند ازدواج خیلی مهم نیست، زیرا برای داشتن یک زندگی شاد در این ازدواج، باید سند ازدواجشان را تغییر دهند.
منبع: https://giadinh.suckhoedoisong.vn/tu-choi-lam-lien-lac-vien-co-gai-viet-cua-do-chang-trai-bi-kem-5-tuoi-17224101016021521.htm






نظر (0)