Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

گروه هنرهای نمایشی تی نگوین - "زمان شکوه"

نسل اول بازیگران گروه هنرهای نمایشی تای نگوین، که از مهد هنرهای سوسیالیستی شمال آموزش دیده، ورزیده و الهام گرفته بودند، سهم شایسته‌ای در مبارزه علیه آمریکایی‌ها برای نجات کشور داشتند. از طریق آنها، فرهنگ تای نگوین - به ویژه گنجینه موسیقی - به روی عموم مردم شمال و دوستان در سراسر جهان گشوده شد...

Báo Đắk LắkBáo Đắk Lắk25/08/2025

تاکنون، نسل اول هنرمندان گروه هنری تای نگوین در شمال، عمدتاً درگذشته‌اند. داستان آن گروه هنری «زمانی باشکوه» اکنون تنها می‌تواند به هنرمند سیو فیچ متکی باشد. اگرچه او از سن ۸۰ سالگی عبور کرده است، آقای سیو فیچ هنوز بسیار روشن‌فکر است، صدای اپرای او هنوز بسیار طنین‌انداز است. او در ۱۵ سالگی به گروه هنری تای نگوین پیوست و پس از بیش از ۳۰ سال فعالیت هنری، ۲۰ سال در شمال بوده است، چگونه می‌تواند فراموش کند؟

سیو فیچ، هنرمند قدیمی، به یاد می‌آورد: «این گروه «گروه هنرهای نمایشی تای نگوین» نامیده می‌شد، اما در واقع، تعدادی بازیگر از سایر گروه‌های قومی نیز در آن حضور داشتند. با این حال، بزرگترین گروه هنوز از مردم تای نگوین بودند: نای کواچ، نای فا، نای ویل، ه'بن، سیو پوی، وای دان، سیو کن، کپاه پوی، تائو جیانگ... بعدها، وای بروم، وای تو، شوان لا اضافه شدند... رهبر گروه آقای سیو کن بود. دو معاون گروه، کپاه پوی و نوازنده نات لای بودند. پایگاه اولیه گروه، اردوگاه مای هو بود و در سال ۱۹۶۲، به منطقه هنری در کائو گیای، هانوی نقل مکان کرد. آن منطقه جمعی از خانه‌های کاهگلی با دیوارهای بامبو تشکیل شده بود و وقتی باران شدید می‌بارید، آب به داخل خانه‌ها جاری می‌شد. کسانی که خانواده داشتند، مانند نوازنده نات لای و ه'بن، اتاقی حدود ۱۵ متر مربع داشتند. متر؛ در مورد ما، ۴-۵ نفر یک اتاق را به اشتراک می‌گذاشتند. جیره غذایی هر نفر ۱۵ کیلوگرم برنج در ماه بود و ما نیز باید مانند هر کس دیگری آن را «پر» می‌کردیم. در آن زمان همه. با این حال، علاوه بر استاندارد عمومی، هر یک از ما ۲ کیلوگرم شکر و ۲ کیلوگرم گوشت خوک نیز برای «تغذیه زیبایی خود» دریافت می‌کردیم. در شرایط دشوار شمال در آن زمان، چنین استانداردی در اولویت قرار داشت.

گروه سرود و رقص ارتش آزادی‌بخش با مشارکت بازیگرانی از گروه هنرهای نمایشی تای نگوین در لاهابانا، کوبا. عکس از:

سختی‌ها از تورها هم مهم‌تر بودند. استان‌های شمال غربی و ویت‌باک در آن زمان، هنرمندان گروه را فرسوده می‌کردند. جاده‌ها خطرناک و پرمخاطره بودند، مثل راه رفتن روی ابرها. نشستن روی کامیون در بسیاری از قسمت‌ها و نگاه کردن به دره عمیق، ستون فقرات را سرد می‌کرد. وقتی به جاده منطقه می‌رسیدند، غذا و وسایل صحنه باید روی پشت کامیون حمل می‌شد. آب مورد نیاز روزانه نیز به سختی‌ها می‌افزود. در مکان‌هایی مانند Meo Vac، گروه مجبور بود دو نفر را برای حمل آب به عقب بفرستد و به هر نفر یک فنجان کوچک بدهد. برق وجود نداشت، بنابراین بارها مجبور بودند "آکاپلا" بخوانند. شب‌ها اجرا می‌کردند و روزها درس می‌خواندند. اکثر برادران و خواهران در آن زمان هنوز بی‌سواد بودند. برای اینکه درس‌هایشان قطع نشود، وزارت فرهنگ آقای تروک کوانگ را به عنوان معلم به دنبال گروه فرستاد. وقتی به محل اجرا رسیدند، پس از استقرار در مکانی برای اقامت، بلافاصله دفترچه یادداشت، گچ و تخته سیاه خود را برای مطالعه بیرون آوردند...

آقای سیو فیچ گفت: «اگرچه سخت و شلوغ بود، اما هر سفر اجرا همچنان لذت‌بخش بود. در شرایط یک زندگی معنوی بسیار فقیر، هر جا که می‌رفتیم، مردم ما را مانند خانواده دوست داشتند. به خصوص سربازان. آنها بردبار بودند و از هر نظر از ما مراقبت می‌کردند. جذابیت گروه حتی راهزنان را نیز مجذوب خود کرده بود. بعداً در ها گیانگ ، گروهی از راهزنان را دستگیر کردیم. آنها اعتراف کردند که یک بار که گروه اجرا داشت، قصد داشتند نارنجکی را به روی صحنه پرتاب کنند، اما سپس خانم ه'بن را دیدند که لباس‌های سنتی پوشیده بود و آنقدر خوب آواز می‌خواند که فقط گوش دادند و متوقف شدند...»

او لحظه‌ای مکث کرد، انگار که می‌خواست احساساتش را سرکوب کند، ادامه داد: «با این حال، بیش از هر چیز، محبت عمو هو به گروه نمایش بود. می‌توان گفت که عمو هو همیشه گرم‌ترین احساسات را نسبت به بازیگران و بازیگران زن گروه هنرهای نمایشی تای نگوین داشت. هر زمان که مهمانان برجسته‌ای مانند زوج لوزبی، رئیس جمهور اندونزی، سوکارنو، یا رهبران بلوک سوسیالیست به دیدار عمو هو می‌آمدند، عمو هو همیشه بازیگران و بازیگران زن را برای اجرا فرا می‌خواند. هر بار که آنها برای عمو هو اجرا می‌کردند، تجربه‌ای بسیار خاطره‌انگیز بود. یک بار، گروه برای عمو هو در کاخ ریاست جمهوری اجرا کرد. در حالی که روحیه بالایی داشت، یک نفر به طور تصادفی به گلدانی روی میز گیر کرد و باعث شد گلدان به زمین بیفتد و بشکند.

همه وحشت‌زده و ترسیده بودند، اما عمو دستش را تکان داد: «شما بچه‌ها ادامه دهید. اگر گلدان بشکند، یکی دیگر می‌خریم. چنین اجرای خوبی را نمی‌توان متوقف کرد.»... بعد از اجرا، عمو همه را به خوردن شیرینی دعوت کرد. بازیگران با خوشحالی دور عمو جمع شدند که ناگهان عمو گفت: «شما بچه‌ها هنوز غذا نمی‌خورید، فقط تماشا کنید و مثل من عمل کنید.»... عمو مقداری شیرینی و سیگار برداشت و آنها را در کیفش گذاشت، همه با ترس دنبالش رفتند. عمو با نگاهی به اطراف منتظر ماند تا همه حرفشان تمام شود، لبخند زد: «حالا شما بچه‌ها بنشینید، شیرینی بخورید و به طور طبیعی سیگار بکشید. چرا همین الان به شما گفتم این کار را بکنید، می‌دانید؟» هنوز همه نفهمیده بودند، عمو گفت: «شما بچه‌ها به دیدن من می‌آیید، برای من اجرا می‌کنید، وقتی برگشتید، اگر دوستانتان بپرسند: «وقتی برای اجرا برای من می‌آیید، هدیه‌ای برای من دارید؟» چه جوابی می‌دهید؟ فقط در آن صورت همه متوجه شدند... سپس عمو در مورد سلامتی، خانواده و شرایط زندگی هر فرد پرسید. همه از عشق عظیم عمو هو به گریه افتادند.

در سال ۱۹۶۸، جنگ مقاومت مردم ما علیه ایالات متحده وارد دوره‌ای سخت شد. برای جلب بیشتر همبستگی و حمایت کشورهای سوسیالیستی، وزارت فرهنگ «گروه سرود و رقص ارتش آزادی‌بخش جنوب» را تأسیس کرد که اعضای آن را نوازندگان نخبه از گروه‌های هنری تشکیل می‌دادند. گروه هنرهای نمایشی تای نگوین ۴ نوازنده برگزیده داشت: سیو پیچ، نای فا، ه'بن و سیو لی.

آقای سیو فیچ به یاد آورد: «با انجام آن مأموریت والا، از ما بسیار با دقت مراقبت شد. ما برای مدتی به چین رفتیم تا برای آموزش بیشتر بمانیم و سپس با قطار به اتحاد جماهیر شوروی رفتیم. از اتحاد جماهیر شوروی، گروه با هواپیما به کوبا برده شد. آن اولین اجرا در برنامه ما و همچنین چشمگیرترین اجرا بود. دوست ما با احترام و عشق به مردم ویتنام، با گروه ما مانند یک گنج رفتار کرد. هر بار که گروه به جایی نقل مکان می‌کرد، یک کاروان موتوری برای اسکورت آنها می‌فرستاد. تقریباً 2 ماه، تئاتر مملو از تماشاچی بود. رئیس جمهور فیدل کاسترو شخصاً برای تماشا و تشویق گروه می‌آمد. آهنگ «اوآنتانامرا» که اکنون بسیاری از مردم می‌شناسند، توسط شما در طول آن تور آورده شد... پس از کوبا، گروه به تور خود در اتحاد جماهیر شوروی و برخی از کشورهای اروپای شرقی ادامه داد و سپس برای اجرا در چین و کره شمالی بازگشت. این سفر تقریباً یک سال طول کشید. در هر کشوری، گروه ما مورد استقبال و توجه زیادی قرار گرفت. در پاسخ به آن محبت، برادران و خواهران با تمام توان اجرا کردند. شروع برنامه همیشه با آهنگ باشکوه "آزادسازی جنوب" بود! سپس "زمان جوانی هیجان‌انگیز" و "زندگی - ما عاشق مردم هستیم" به زبان روسی توسط بهترین خوانندگان آن زمان مانند کوانگ هونگ، کوانگ تانگ، دونگ فو... خوانده شد و مورد استقبال گرم قرار گرفت. به خصوص اجرای تک نفره ساز ترونگ توسط نای فا. این اولین باری بود که مخاطبان اروپای شرقی چنین ساز عجیبی را با چنین صدای عجیبی می‌دیدند. در بسیاری از جاها، نای فا بنا به درخواست، 2-3 بار دیگر مجبور به اجرا شد. "ویتنامی‌ها بسیار خوب و بسیار باهوش هستند" - ما بارها از مخاطبان خود تعریف و تمجید شنیده‌ایم. خاطره‌ای به یاد ماندنی هنگام اجرا در کره شمالی بود. نای فا که فردی اهل مطالعه بود، سعی کرد نواختن طبل را از دوستانش یاد بگیرد. وقتی برای دیدن اجرا آمد، هنگام دست دادن، رئیس جمهور کیم ایل سونگ از نای فا پرسید: "نواختن طبل‌های کره‌ای بسیار دشوار است، چقدر طول کشید تا یاد بگیرید؟" نای فا پاسخ داد: «آقا، درس خواندن در یک روز برای نفس کشیدن کافی نیست.» رئیس کیم گفت: «معمولاً کره‌ای‌ها برای تسلط بر آن به سه ماه زمان نیاز دارند. ویتنامی‌ها خیلی باهوش هستند، قطعاً آمریکایی‌ها را شکست خواهند داد!»

«در سال ۱۹۷۷، گروه هنری تای نگوین پس از بیش از ۲۰ سال اشتیاق، توانستند برای خدمت به میهن خود بازگردند. پس از آن تور، هر یک از اعضا درخواست کردند که به زادگاه خود بازگردند تا هسته اصلی گروه‌های هنری تازه تأسیس استانی شوند... از اینجا به بعد، هر فرد راه خود را رفت، اما همه ما آن زمانی را که «هنرمندان نیز سرباز بودند» به یاد داریم و به آن افتخار می‌کنیم...» آقای سیو فیچ حرفش را قطع کرد و ناگهان چشمانش با نگاهی متفکرانه به ایوان آفتابی خیره شد...

منبع: https://baodaklak.vn/van-hoa-du-lich-van-hoc-nghe-thuat/202508/doan-van-cong-tay-nguyen-mot-thoi-vang-bong-8e10f0c/


نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

«سرزمین پریان» در دا نانگ مردم را مجذوب خود می‌کند و در بین 20 روستای زیبای جهان قرار دارد.
پاییز ملایم هانوی از میان هر خیابان کوچکش می‌گذرد
باد سرد «خیابان‌ها را لمس می‌کند»، هانویی‌ها در آغاز فصل از یکدیگر دعوت می‌کنند تا به خانه‌هایشان سر بزنند
بنفش تام کوک - نقاشی جادویی در قلب نین بین

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

مراسم افتتاحیه جشنواره جهانی فرهنگ هانوی ۲۰۲۵: سفر اکتشاف فرهنگی

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول