Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

آموزش با کاربردی‌ترین چیزها شروع می‌شود

Báo Thanh niênBáo Thanh niên01/09/2023


از دروازه دبیرستان…

یک روز صبح، هنگام بردن فرزندم به مدرسه، شاهد حادثه‌ای فراموش‌نشدنی بودم. یک دختر مدرسه‌ای با لباس فرم مرتب و شال قرمزی که بر سر داشت، پشت موتورسیکلت مادرش نشسته بود و یک کارتن شیر تازه در دست داشت، جرعه‌ای از آن را نوشید و سپس کارتن را درست جلوی در مدرسه روی زمین انداخت.

Bắt đầu từ những điều thực tiễn nhất  - Ảnh 1.

کودکان درس‌هایی در مورد حفاظت از محیط زیست، ادب و مهربانی را قبل از هر چیز از والدین خود، یعنی نزدیکترین بزرگسالان به خود، می‌آموزند.

بالای دروازه تابلوی بزرگی با شعار «دروازه مدرسه من سبز، تمیز، زیبا و امن است» نصب شده بود. به خواهرزاده‌ام یادآوری کردم که آن را بردارد و در سطل زباله بیندازد. او با تعجب از اینکه ناگهان یک غریبه فضول از راه رسیده بود، به من خیره شد، اما همچنان خم شد تا جعبه را بردارد. من با ماشین رفتم تا به موقع به محل کار برسم، اما از طریق آینه عقب دیدم که دختر بعد از اینکه مادر چیزی گفت، جعبه را روی زمین انداخت. نمی‌دانم مادر به فرزندش چه گفت، اما مطمئنم چیزی نبود که باید به بچه‌ها گفته شود.

یک بار دیگر، باز هم در ورودی مدرسه، شاهد بودم که دانش‌آموزی که روی پشت موتورسیکلت پدرش نشسته بود و تازه از موتورسیکلت پیاده شده بود، توسط یک موتورسیکلت دیگر که از پشت می‌آمد، زیر گرفته شد. زنی که موتوری را می‌راند که دانش‌آموز را زیر گرفته بود، در حال رساندن فرزندش به مدرسه نیز بود. قبل از اینکه پسر بتواند از زمین خوردنش بهبود یابد، زن او را سرزنش کرد و پرسید که چرا پس از پیاده شدن از موتورسیکلت به پشت سرش نگاه نکرده است. با کمال تعجب دیدم که زن پس از برخورد با پسر، اهمیتی به وضعیت او نداد و دخترش که روی پشت موتورسیکلت نشسته بود نیز بدون هیچ احساسی به ماجرا نگاه می‌کرد.

خوشبختانه، پسر فقط افتاد و آسیبی ندید. پدر با آرامش به پسرش گفت که بررسی کند آیا خراشی برداشته یا نه، سپس به دو کودک اشاره کرد که سریع به مدرسه بروند. بعد از اینکه دو کودک رفتند، پدر برگشت تا به زن بگوید که او جلوی بچه‌ها، مخصوصاً جلوی فرزندش، رفتار شرم‌آوری داشته است... من خونسردی پدر را تحسین کردم، و حتی بیشتر وقتی ادامه داد که گفت بسیار ناراحت است اما نمی‌خواسته صدایش را بلند کند زیرا این کار او را جلوی دخترش شرمنده می‌کند.

در ورودی مدرسه، داستان‌های زیادی در مورد چگونگی تأثیر بزرگسالان بر کودکان وجود دارد که ارزش تأمل دارند. این می‌تواند داستان والدینی باشد که درست جلوی در مدرسه با صدای بلند فرزندانشان را سرزنش می‌کنند. می‌تواند داستان مادرانی باشد که از پسرانشان می‌خواهند قبل از ورود به مدرسه، بدون توجه به احساس خجالت کودک، به عنوان یک رسم خوشامدگویی، گونه‌هایشان را ببوسند. می‌تواند داستان پدرانی باشد که فرزندان خود را به مدرسه می‌برند و هر روز کیف پول خود را بیرون می‌آورند تا یک اسکناس صد هزار دونگی به فرزندانشان بدهند، به عنوان راهی "ولخرج" برای نشان دادن عشق خود به فرزندانشان...

آیا چنین مواردی هرگز در ملاحظات تربیتی والدین در نظر گرفته می‌شود؟

آموزش کودکان در کتاب‌ها خیلی دور از دسترس نیست، بلکه در رفتار والدین و در هر تحولی از زندگی پیرامون کودکان، به درستی دیده می‌شود. چه آنها بزرگ شوند و درس‌هایی در مورد ادب، آرامش، مهربانی و بردباری بیاموزند و چه نه، لازم نیست منتظر صفحات درس‌های معلمان در مدرسه بمانند. کودکان بیشترین چیزها را از بزرگسالانی که به آنها نزدیک‌ترند، می‌آموزند.

Bắt đầu từ những điều thực tiễn nhất  - Ảnh 2.

دانشجویان دانشگاه ون لانگ از دفتر روزنامه تان نین بازدید و تجربه کسب کردند

منطقه C در دانشگاه

من اغلب با همکارانم در دانشگاه بحث کرده‌ام که آیا دانشکده باید برای دانشجویان دوره‌های کارآموزی پیدا کند یا اجازه دهد خودشان آژانس‌های کارآموزی را پیدا کرده و به آنها مراجعه کنند. بسیاری از همکاران من هنوز معتقدند که یافتن دوره‌های کارآموزی برای دانشجویان چیزی است که دانشکده اگر می‌خواهد مسئولیت کامل خود را در قبال دانشجویانش نشان دهد، نمی‌تواند از آن اجتناب کند.

من یکی از کسانی هستم که از این دیدگاه حمایت نمی‌کنم. این بدان معنا نیست که ما نمی‌خواهیم به دانشجویان در یافتن فرصت‌های کارآموزی کمک کنیم، اما معتقدیم که دانشجویان باید خودشان پیشقدم باشند و از پس آن برآیند. و اگر این کار آسان نیست، حتی مهم‌تر است که دانشجویان را ملزم به انجام این کار کنیم. من همچنین به خودم اجازه نمی‌دهم که دانشجویان را به سمت آژانس‌های کارآموزی «هدایت» کنم.

وقتی به دانش‌آموزان قبل از رفتن به دوره‌های کارآموزی مشاوره می‌دهم، به آنها می‌گویم که وقتی واقعاً گیر کرده‌اند، باید به مشورت با معلمان خود فکر کنند، نه اینکه فقط برای هر چیز کوچکی تلفن را بردارند، ایمیل بفرستند یا پیام بفرستند تا از معلمان خود کمک بخواهند. اگر دانش‌آموزان احساس آسیب کنند، آنها را نادیده می‌گیرم. من ارزش تحت فشار قرار دادن جوانان برای کمک به آنها برای بالغ شدن و یادگیری حل مشکلاتشان را درک می‌کنم.

Giáo dục bắt đầu từ những điều thực tiễn nhất - Ảnh 3.

دانشجویانی که در نمایشگاه‌های شغلی به دنبال شغل هستند

در بسیاری از نقاط جهان ، فلسفه آموزشی بزرگسالان نسبت به کودکان بسیار واضح است، مبنی بر اینکه ما باید اجازه دهیم، باید ملزم کنیم، باید فرصت‌هایی را برای کودکان ایجاد کنیم تا "کارها را خودشان انجام دهند". دانش‌آموزان دبستان در مدرسه باید در زمان صرف غذا سلف سرویس را تمرین کنند. هیچ راهی وجود ندارد که دانشجویان دانشگاه هنوز منتظر بمانند تا میوه در دامنشان بیفتد و منتظر بمانند تا معلمان برایشان کارآموزی ترتیب دهند. به عنوان مثال، باید مانند بسیاری از دانشگاه‌های ایالات متحده باشد، جایی که دانشجویان باید خودشان فرصت‌های کارآموزی را پیدا کنند تا بتوانند پس از فارغ‌التحصیلی، خطی را برای اثبات توانایی خود در رزومه خود بنویسند.

من یک برادرزاده دارم که دانشجوی فناوری اطلاعات در فرانسه است و از او خواسته شد که در یک کشور در حال توسعه کارآموزی کند. در ابتدا، او از من خواست که به او کمک کنم تا شرکتی را برای کارآموزی در ویتنام پیدا کند. اما بعداً معلمانش به او توصیه کردند که کشوری غیر از سرزمین مادری خود را برای تجربه کردن انتخاب کند. مقصد نهایی میانمار بود.

راستش را بخواهید، وقتی می‌بینم کلماتی مثل «آرامش خاطر» به عنوان یک روند در نگاهشان به زندگی، در زبان دانشجویان جوان نفوذ کرده، نمی‌توانم جلوی ناامیدی‌ام را بگیرم. چرا آنها اینقدر جوان هستند و اینقدر سریع به آرامش خاطر فکر می‌کنند؟ پس آرزوها، اراده‌شان برای پیشرفت، شجاعتشان برای ریسک کردن در نگاهشان به زندگی کجا خواهد بود؟

بعد کلمات پرطرفدار دیگری مثل «درمان» هم وجود دارند... چرا جوانان به خودشان اجازه نمی‌دهند چالش‌هایی را بپذیرند که می‌تواند باعث شکستشان شود، اما شکست برای بالغ‌تر شدن است، نه برای آسیب دیدن تا جایی که مجبور شوند برای یافتن راهی برای درمان تقلا کنند؟ حتی اساتید دانشگاه ما هم جلساتی برای بحث در مورد «درمان» جوانان دارند.

آموزش دانشگاهی باید واقعاً بر جوانان تمرکز کند، به این معنا که به آنها فرصت‌های بیشتر، فضای بیشتر، موقعیت‌های بیشتر و چالش‌های جدی‌تری بدهد تا خودشان را تجربه کنند و به بلوغ برسند، و بدانند که چگونه به لطف تجربه دنبال کردن، تحقق بخشیدن و پرداختن به آرزوهای کوچک خودشان در هر روز، آرزوهای بزرگتری را دنبال کنند.



لینک منبع

نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

فصل گل گندم سیاه، ها گیانگ - توین کوانگ به مکانی جذاب برای ورود تبدیل می‌شود
تماشای طلوع خورشید در جزیره کو تو
سرگردان در میان ابرهای دالات
مزارع نیزار شکوفا در دا نانگ، مردم محلی و گردشگران را به خود جذب می‌کند.

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

هویِن تو آن، مدل ویتنامی، پس از نمایش شانل، مورد توجه خانه‌های مد بین‌المللی قرار گرفته است.

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول