
آقای لو شوان تان (وسط) به اعضا ماساژ و طب فشاری آموزش میدهد.
این داستان غلبه بر تاریکی آقای لو شوان تان (متولد ۱۹۸۵) در کمون تو شوان است. ملاقات با آقای تان در تبادل نظر با مدلهای پیشرفته انجمن نابینایان، داستان او الهامبخش بسیاری از مردم بوده است. و ما وقتی شاهد کار کردن و آموزش این حرفه به سایر افراد کمبضاعت توسط او هستیم، عزم، پشتکار و سختکوشی او را بیشتر تحسین میکنیم.
او که در یک خانواده ساده طبقه کارگر در کمون تو لام، منطقه قدیمی تو شوان، متولد و بزرگ شده بود، دریافت که تنها راه تغییر زندگیاش، مطالعه و تمرین است. از دوران مدرسه، او همیشه کوشا، سختکوش و مشتاق یادگیری بود. اگرچه شرایط خانوادهاش دشوار بود، والدینش همیشه بهترین شرایط را برای رفتن او به مدرسه ایجاد میکردند. فداکاریهای والدینش انگیزهای برای او شد تا برای تحصیل تلاش کند و رویای خود را برای تبدیل شدن به یک مهندس ساختمان دنبال کند. پس از فارغالتحصیلی از دبیرستان، در آزمون ورودی دانشکده حمل و نقل شرکت کرد. پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه، به تحصیل در رشته ساختمان در دانشگاه ادامه داد. سالهای چالشبرانگیز دانشجویی باعث شد که او از هر فرصت یادگیری و هر دانش جدید بیشتر قدردانی کند. پس از فارغالتحصیلی، او به سرعت برای کار در نیروگاه حرارتی نگی سون - محیطی پویا و امیدوارکننده - استخدام شد. اما درست در زمانی که جوانی و فداکاری او برای کار در اوج خود بود، در سال ۲۰۱۲ برای معاینه مراجعه کرد و متوجه شد که رگهای خونی مغزی او غیرطبیعی است و پزشک دستور درمان فوری را داد.
آقای تان گفت: «از زمانی که دانشجو بودم، اغلب سردرد داشتم، اما فکر میکردم علائم طبیعی هستند، بنابراین به پزشک مراجعه نکردم. وقتی متوجه این بیماری شدم، کاملاً شوکه شدم. ترک شغلم تصمیم سختی بود، اما در آن زمان برای من یک ضرورت بود.»
در طول ۴ سال درمان، به دلیل دوری از شغل مورد علاقهاش، آینده برایش کند شده بود و باعث میشد احساس سنگینی قلب کند. با این حال، با انعطافپذیری ذاتیاش، در کنار تشویق خانوادهاش و همراهی دختری که دوستش داشت، قدرت بیشتری برای غلبه بر بیماریاش پیدا کرد. سلامتیاش به تدریج تثبیت شد و با کسی که از دوران دانشجویی و در سالهای سخت درمان همراهش بود، تشکیل خانواده داد. آن عشق زیبا، خانهای کوچک و پر از عشق و امید ساخت.
تصور میشد که از اینجا به بعد، زندگی صفحه جدیدی را ورق خواهد زد، اما سرنوشت بار دیگر او را به چالش کشید. در سال ۲۰۱۸، بیماری عود کرد و چشمانش به شدت تحت تأثیر قرار گرفت. یک چشمش کاملاً بینایی خود را از دست داد و چشم دیگر فقط میتوانست به طور مبهم ببیند. در روزهای اولیه، تقریباً از پا افتاد. به نظر میرسید که تلاشها، دانش و اشتیاق او برای مشارکت در طول سالها، با نوری که در چشمانش بود، ناپدید شده است. شوک آنقدر بزرگ بود که او دچار بحران روانی شد و مجبور شد مدتها تحت درمان افسردگی قرار گیرد.
اما بعد، پس از آن روزهای تاریک، او فهمید که زندگی نمیتواند در غم و اندوه متوقف شود. او هنوز یک خانواده، مسئولیت همسر و پدر بودن و رویاهای تحقق نیافته داشت. او هر روز به خودش یادآوری میکرد: «اگر نمیتوانی نور را در دنیا ببینی، باید آن را در قلب خودت روشن کنی» و مصمم بود که بایستد.
نقطه عطف زندگی او در سال ۲۰۲۰ فرا رسید، زمانی که از انجمن نابینایان منطقه تو شوان مطلع شد. در آن محیط پر از عشق، مشارکت و روحیه تیمی، برای اولین بار احساس کرد که تنها نیست. دوستان کمبضاعتترش هنوز با پشتکار تمرین میکردند، هنوز مفید زندگی میکردند، هنوز مشارکت میکردند. این به او منبع انرژی قویای داد و به او کمک کرد تا باور کند که او هم میتواند از نو شروع کند.
آقای تان گفت: «در حالی که برای پیدا کردن شغل تقلا میکردم، برای یادگیری یک حرفه در یک مرکز ماساژ خصوصی محلی درخواست دادم و برای یادگیری یک حرفه به انجمن نابینایان معرفی شدم. و از آن زمان، روحیه و زندگی من بسیار بهبود یافته است.»
آقای تان در مورد مسیر رسیدن به حرفه ماساژ گفت: «مسیر من به سمت حرفه ماساژ آسان نبود. در روز اول یادگیری این حرفه، دست و پا چلفتی بودم، دستانم زمخت بودند، نمیتوانستم تاندونها، مفاصل و نقاط طب سوزنی را به وضوح حس کنم، بارها دلسرد شدم، فقط میخواستم تسلیم شوم. اما بعد به خودم گفتم که اگر پشتکار و تلاش نکنم، هیچ کس به من کمک نخواهد کرد و هرگز شغل پایداری برای مراقبت از خانوادهام نخواهم داشت. ماهها فقط هر حرکت اساسی را تمرین کردم، شبهای زیادی دستانم بیحس و دردناک بود، اما همچنان تلاش کردم. به همین سادگی، با پشتکار، عشق به این حرفه و آموزشهای متعهدانه و دست در دست گرفتن توسط معلم، به تدریج پیشرفت کردم.»
او برای بهبود مهارتهایش، اسناد مربوط به ماساژ و طب فشاری را مطالعه کرد؛ از همکاران و معلمان راهنمایی بیشتری خواست؛ و به طور فعال در دورههای آموزشی پیشرفته شرکت کرد. تلاشهای او با دو جایزه اول در مسابقه مهارتهای ماساژ و طب سوزنی استانی (۲۰۲۲، ۲۰۲۴) تأیید شد. این جایزه نه تنها به رسمیت شناختن ظرفیت حرفهای است، بلکه اراده فردی را که بر سرنوشت غلبه کرده است، تأیید میکند.
او از یک دانشآموز، به کارمند رسمی مرکز ماساژ انجمن نابینایان تو شوان تبدیل شد، سپس معلم شد و الهامبخش بسیاری از اعضای دیگر شد. تان به اشتراک گذاشت: «آنچه من آموختم نه تنها تکنیکهای ماساژ، بلکه صبر و ایمان نیز بود. میخواهم پیامی به دیگر اعضای انجمن بفرستم: یک حرفه مناسب برای خودتان انتخاب کنید، سپس پشتکار داشته باشید و تمام تلاش خود را برای دنبال کردن آن تا پایان اختصاص دهید. مهم نیست چه شغلی باشد، اگر آن را با تمام وجود انجام دهید، مورد توجه و قدردانی قرار خواهد گرفت.»
اگرچه بینایی او دیگر سالم نیست و زندگی هنوز پر از مشکلات است، اما لو ژوان تان مسیر مناسبی برای گذراندن یک زندگی مفید پیدا کرده است.
مقاله و عکسها: توی لین
منبع: https://baothanhhoa.vn/nghi-luc-vuot-qua-bong-toi-270882.htm










نظر (0)