Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

مادربزرگم با دکه سبزیجات کنار پرچین

ردیف گل‌های داوودی، حصار دور خانه‌ی من است، نمی‌دانم کی آنجا بوده. وقتی بزرگ شدم، گیاهان از قبل بزرگ و متراکم بودند. بسیاری از خانه‌های روستا مثل خانه‌ی من گل داوودی نمی‌کارند، اما به عنوان حصار، درخت چای می‌کارند. از مادربزرگم پرسیدم: «مادربزرگ، چرا مثل خانه‌ی آقای تونگ، پرچینی از درختان چای نمی‌کاریم و به جای آن گل داوودی می‌کاریم؟ وقتی برگ‌ها را چیدم، بوی بدی به مشامم رسید!»

Báo Đồng NaiBáo Đồng Nai09/10/2025

مادربزرگم توضیح داد: «کوک تان یک داروی سنتی است عزیزم.» او گفت که این یک داروی سنتی برای درمان دردهای بدن است. جای تعجب نیست که هر بار مادرم از کاشت یا برداشت برنج برمی‌گشت، از ما می‌خواست برگ‌ها را بچینیم تا آنها را برشته کند تا طلایی شوند، در زمین دفن کنیم و به پشتش بمالیم تا بتواند روز بعد به کارش ادامه دهد. به همین سادگی، زمان گذشت و ردیف کوک تان «ناپدید شد»، نمی‌دانم کی.

بعد از سال‌ها تبعید، برای دیدن خانه‌ام برگشتم. فکر می‌کردم مناظر و مردم قدیمی برای همیشه باقی خواهند ماند، اما هر چه گشتم و گشتم، هیچ گل داوودی یا جایی که آنها را برده بودند، پیدا نکردم. حصار گل داوودی - که در تمام دوران کودکی و زادگاهم عمیقاً در من ریشه دوانده بود. با حواس‌پرتی به حصار تازه ساخته شده نگاه کردم و دلم برای گل‌های داوودی از زمانی که مادربزرگ، مادر و پدرم هنوز به زمین برنگشته بودند، تنگ شد.

وقتی مادربزرگم زنده بود، ردیف‌هایی از گل همیشه بهار چینی را به عنوان پرچین کاشت تا از ورود مرغ‌ها و اردک‌ها به باغ و از بین بردن ردیف‌های تازه کاشته شده‌ی خردل جلوگیری کند تا وعده‌های غذایی روزانه‌اش بهبود یابد و همچنین از آنها به عنوان داروی سنتی برای درمان درد بدن در هوای بد استفاده می‌کرد. گل همیشه بهار چینی بوی نامطبوعی دارد و برای کودکان مناسب نیست. چرا او به جای کاشت درختی که باعث می‌شود هنگام لمس آن، آب زیادی برای شستن دست‌هایتان هدر برود، درختان گواوا، سیب یا عناب نکاشته تا میوه بگیرند؟ و هر جا که می‌روید، بوی تند و تیز آن را به دنبال خود می‌کشید.

این گیاه در مناطق مختلف نام‌های مختلفی دارد. گاهی اوقات به آن کلمه "بی"، "دای نگای"، "هوآ مای نائو" گفته می‌شود. گاهی اوقات به خود گیاه "دای بی"، "لوک آن"، "بنگ کام نگای" گفته می‌شود. صرف نظر از نام، نام علمی آن هنوز هم صحیح‌ترین تأیید است: پلوچیا ایندیکا.

گیاهان به راحتی رشد می‌کنند و به مراقبت یا تلاش زیادی نیاز ندارند. مادربزرگم وقتی برای خانواده‌ای در روستا خیاطی دستی می‌کرد، مقداری از ریشه‌های گل داوودی ایندیکا را برداشت. او با دقت آنها را در برگ‌های دونگ تی پیچید و در ته سبد خیاطی پنهان کرد. او به من گفت که یک بیلچه کوچک بردارم و آنها را در مرز بین زمین من و زمین آقای تونگ بکارم. در ابتدا فکر کردم که گیاهان از ریشه‌ها رشد نمی‌کنند. به طور غیرمنتظره‌ای، جوانه‌های کوچک به صورت خوشه‌هایی جوانه زدند. سپس، طی چند هفته، آنها برای تکثیر به هم نزدیک شدند. در ابتدا، گیاهان جوان و تازه جوانه زدند، گویی از کسی که گیاه مادر را نابود کرده و آنها را به جای دیگری برده بود، عصبانی بودند.

گیاه گل داوودی در مورد فصل سال سخت‌گیر نیست. به نظر می‌رسد که در هر فصلی برگ‌های سرسبزی دارد. چه زمستان سرد و یخبندان باشد و چه تابستان گرم و سوزان. او با دیدن اینکه گل داوودی فضا را اشغال کرده است، اغلب یک چاقوی تیز را تیز می‌کند، آن را به صورت افقی بالاتر از سینه یک فرد بالغ می‌چرخاند و به صورت افقی از هر دو طرف برش می‌دهد و حصاری به عرض نیم متر را خالی می‌گذارد. سه روز بعد، شاخه‌های جدید از ساقه، به طور یکنواخت و زیبا بیرون می‌آیند. برگ‌های گل داوودی به طور متناوب روی یک شاخه رشد می‌کنند، ظاهراً بدون ساقه. لبه‌های هر برگ به شکل دندانه‌دار خاکستری-سبز هستند و با موهای ریز پوشیده شده‌اند. وقتی خم می‌شوند، برگ‌ها ترد هستند و مانند سایر سبزیجات وحشی سفت نیستند.

وقتی درخت بلند باشد و بارها هرس شود، گل می‌دهد. گل‌ها به صورت خوشه‌ای، به رنگ بنفش روشن مانند بنفش گل‌های ماهاگونی، رشد می‌کنند. آن‌ها در گروه‌های دو یا سه تایی جمع می‌شوند که کاملاً خنده‌دار به نظر می‌رسد. موهای سفید کمی کثیف هستند. مردم فکر می‌کنند کسی روی خوشه گل خاک پاشیده است. وقتی گل‌ها پژمرده می‌شوند، میوه ظاهر می‌شود. در زمستان، حدود اوایل دسامبر، درخت گل می‌دهد و سپس به صورت خوشه‌ای میوه می‌دهد. مردم به ندرت توجه می‌کنند، بنابراین هیچ کس متوجه افتادن میوه نمی‌شود.

یک فصل گذشت و فصل دیگری از راه رسید، پرچین گل‌های داوودی هنوز پژمرده بود و سپس دوباره سرسبز و شاداب شد. کمی بعد مادربزرگ و والدینم بی‌سروصدا به زمین بازگشتند، برادر کوچکترم پرچین گل‌های داوودی را روی کامیون زباله گذاشت تا حصاری آجری برای جایگزینی آن بسازد. من همچنین شاهد خداحافظی با دکه طب سنتی نبودم، زیرا مدت زیادی از خانه دور بود. با نگاهی به گذشته، مدام بوی تند و تیز سبزیجات را که با کلمات مادربزرگم در حیاط آجری خزه گرفته می‌پیچید، به یاد می‌آوردم، با زمان‌هایی که او با تغییر فصل‌ها پشت مادرم را ماساژ می‌داد.

پرچین گل‌های همیشه بهار و درختان نارگیل، درختان سیب و درختان ماهون دوران کودکی‌ام، زندگی‌ام را حمایت کرده‌اند، مرا تا خواب همراهی کرده‌اند و به آرامی خاطراتم را زنده کرده‌اند. به محراب، به پدربزرگ و مادربزرگم، به پدر و مادرم نگاه کردم و سرشار از احساسات شدم. پرچین گل‌های همیشه بهار را به یاد آوردم که مادربزرگم برای دوران کودکی‌ام پرورش داده بود تا برای همیشه در زمان زندگی کند. دلم برای کمر درد مادرم تنگ شده بود، برای خم شدن برای تولید دانه‌های برنج، برای بزرگ کردن من برای مرد شدن. به یاد داروی گیاهی داخل پرچین افتادم که برای همیشه دوران کودکی‌ام را از مدت‌ها پیش در خود جای داده بود.

فونگ ون دین

منبع: https://baodongnai.com.vn/van-hoa/dieu-gian-di/202510/ba-toi-voi-hang-rau-bo-giau-bb618d5/


برچسب: سبزیجات

نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

مناطق سیل‌زده در لانگ سون از داخل هلیکوپتر دیده می‌شوند
تصویر ابرهای تیره‌ای که «در شرف فروپاشی» در هانوی هستند
باران سیل‌آسا بارید، خیابان‌ها به رودخانه تبدیل شدند، مردم هانوی قایق‌ها را به خیابان‌ها آوردند
بازسازی جشنواره نیمه پاییز سلسله لی در ارگ امپراتوری تانگ لانگ

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

No videos available

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول