از آنجایی که با خوردن برنج و سوپ به سبک هوئه بزرگ شدهام، ذائقهام با غذاهای هوئه به طور کلی و به خصوص سس ماهی هوئه کاملاً "سازگار" است... مادرم برایم شکم خوک آبپز با سس ماهی و خیارشور میپخت، کمی چرب اما غنی، که با برنج خوب میشود.
بزرگ شدن با برنج و سوپ به سبک هوئه، ذائقهی مرا به طور کلی با غذاهای هوئه و به ویژه با سس ماهی هوئه کاملاً «سازگار» کرده است.
مادرم علاوه بر غذاهایی مانند گوشت آبپز با انجیر و سس ماهی، گوشت آبپز با جوانه لوبیای ترشی و خمیر میگو، یا به سادگی مخلوط سبزیجات و خیار با خمیر میگو، شکم خوک پخته شده با جوانه لوبیای ترشی و سس ماهی را نیز برای من میپخت، که به مقدار کافی چربی داشت اما طعم غنیای داشت و با برنج خیلی خوب میشد. این غذا اغلب توسط مادرم در یک روز بارانی در هوئه، زمانی که هوا خنک و صاف بود، پخته میشد.
مامان اغلب ترجیح میدهد شکم خوک را با لایههایی از گوشت و چربی که روی هم چیده شدهاند، بخرد تا هنگام پختن غذا خشک نشود.
در مورد سس خربزه ترشی، مادرم نوعی را انتخاب کرد که با سس ماهی خال مخالی خورش داده شده بود. ویژگی این سس این است که وقتی یک تکه خربزه را گاز میزنید، میتوانید تردی آن را حس کنید، صدای "تق تق" را در دهانتان بشنوید، شوری آن را حس کنید زیرا به خربزه نمک زده شده تا سفت و چروکیده شود، عطر دریا به دلیل پودر ماهی و طعم تند فلفلهای چیلی که با هم مرینیت شدهاند.
مامان معمولاً ابتدا مقداری از چربی گوشت خوک را برای سرخ کردن جدا میکرد، که این کار نه تنها به کمتر چرب شدن گوشت کمک میکرد، بلکه تکههایی از چربی گوشت خوک سرخشده و ترد را نیز در خود جای میداد تا گوشت کبابی خوشمزهتر شود. پس از آمادهسازی اولیه، شکم خوک به قطعات کوچک بریده میشد و با سس ماهی، نمک و ادویهها مزهدار میشد. برای این غذا، مامان معمولاً آن را به آرامی مزهدار میکرد و تندی کمتری نسبت به گوشت کبابی معمولی داشت. مامان میگفت وقتی گوشت با سس ماهی خیارشور کبابی میشود، طعمهای شور و تند سس ماهی با هم ترکیب میشوند و غذا را خوشمزه میکنند.
شکم خوک پخته شده با سس ماهی و خیارشور - یک غذای خوشمزه در یک روز بارانی.
وقتی چربی گوشت خوک سرخ و طلایی شد، مامان گوشت را داخل آن گذاشت تا بپزد، فقط حرارت را کم کرد تا گوشت طعم را جذب کند و به طور یکنواخت بپزد.
وقتی گوشت خشک شد و رنگ سوختگی خوبی داشت، مامان آن را بیرون آورد و سس خیارشور را اضافه کرد. دلیل این مرحله این بود که سس خیارشور شور بود، مامان آن را جداگانه با کمی شکر روی اجاق گاز گذاشت تا بجوشد تا شوری ذاتی آن کم شود. وقتی سس خیار شروع به سفت شدن کرد، مامان شکم خوک را که قبلاً پخته شده بود اضافه کرد تا با هم بجوشند.
آتش هنوز آرام و پیوسته میجوشید، صدای سوختن ته دیگ باعث میشد مامان مدام مراقب آن باشد و گوشت را هم بزند. بالاخره، با مشاهدهی محصول نهایی، رنگ گوشت و خربزه با هم ترکیب شده بود و تشخیص گوشت از خربزه دشوار شده بود؛ مامان در حالی که گوشهایش صدای خشخش قابلمه را میشنید و بینیاش عطر گوشت پخته و خربزه را که بالا میآمد استشمام میکرد، تشخیص داد که غذا آماده است و اجاق را خاموش کرد.
در حالی که عطر خوشمزه هنوز در گوشه آشپزخانه پیچیده بود، به مادرم نزدیک شدم تا تکهای از میتلوف تازه پخته شده را به او بدهم.
اولین حس، سفتی و نرمی گوشت خوک است، همراه با خربزه ترد و حس تردی چربی خوک که دندانهایتان را وادار به جویدن ریتمیک میکند.
بالاتر از همه، طعم شور ملایم کلی، شیرینی ملایم شکر کاراملی، تندی ملایم چیلی به همراه حس لذیذ غذا خوردن درست در آشپزخانه، آنقدر مرا خوشحال کرد که از ته دل لبخند زدم.
هر بار که مادرم شکم خوک آبپز با سس ماهی و خیارشور میپزد، بیشتر از حد معمول برنج میپزد، چون این غذایی است که با برنج خوب جور درمیآید. من باید دو یا سه کاسه بخورم تا هوسم برطرف شود.
درست از همین غذاها: ساده، روستایی اما سرشار از عشق مادر، جسم و روح مرا برای بزرگ شدن تغذیه کرده است. وقتی بزرگ شدم، هر بار که به خانه برمیگشتم، در آغوش مادرم فرو میرفتم تا نوازش شوم، در آغوش گرفته شوم و وقتی اجاق گاز تازه خاموش میشد، او مرا نوازش کند، در آغوش بگیرد و به من غذای خوشمزه بدهد.
منبع: https://danviet.vn/mua-hue-ngoi-trong-nha-an-com-voi-dua-gang-mam-chua-kho-thit-ba-chi-an-thun-thut-hao-com-20241113194746567.htm






نظر (0)