پاداش ۱۰۰۰ کوان پول
به گفتهی نویسنده، سون نام، نام تیپ در سال ۱۸۳۱ در روستای ترا تان، استان قدیمی می تو، که اکنون دونگ تاپ نام دارد، متولد شد. نام واقعی او نگو لوی بود، او رهبر قیام علیه فرانسویها توسط لو وان اونگ و وو وان خا در کای لی، توک نیئو و تان هیپ در سال ۱۸۷۸ بود. مردم او را نام تیپ صدا میزدند زیرا قبل از روز تشرفش، به مدت ۷ شبانهروز دنیای فانی را ترک کرد و سپس از خواب بیدار شد. بعدها، وقتی به کوه تونگ (آن پسر) آمد، او نیز اغلب به خلسه میرفت، اما برای مدت کوتاهتری. هر بار که به خلسه میرفت، وقتی از خواب بیدار میشد، یک روش مخفی برای آموزش به پیروانش داشت.
آیینهای عملی تو آن هیو نگییا با بو سون کی هونگ در زمان استاد بودا، تای آن یا کوان کو تران ون تان، تفاوتهایی دارد. تو آن هیو نگییا نیز مانند بو سون کی هونگ، بر رشد در قالب افراد غیر روحانی تمرکز دارد تا افراد زیادی بتوانند به آن بپیوندند. روش موعظه هنوز از قالب شش و هشت بیتی که به راحتی قابل یادآوری است، استفاده میکند: « لطفاً برای آزار فقرا به ثروت تکیه نکنید/ برای آزار تنهایان به نجابت خود تکیه کنید/ ای مردم، سرنوشت الهی/ ثروتمندان محترم هستند، فقرا تحقیر میشوند »...
در چهار فضیلت تقوای فرزندی، مانند لطف اجداد و والدین، لطف کشور، لطف سه جواهر و لطف همنوعان، استاد به ویژه لطف اجداد و لطف پادشاه و سرزمین را تشویق میکرد. پیروان چهار فضیلت تقوای فرزندی به طور عامیانه دین خوب نامیده میشوند. در سال ۱۸۷۷، هنگامی که وبا شیوع یافت، پیروان چهار فضیلت برای درمان افرادی مانند بو سون کی هونگ، طلسمهایی توزیع کردند. در ۱۶ فوریه ۱۸۷۸، آقای نام تیپ با رهبران جنبش در استانهای جنوبی در روستای هوآ خان (مای تو) ملاقات کرد. او برای فریب مقامات، آن را روزه نامید و بیش از ۲۰۰ نفر در آن شرکت کردند.
کوه فیل
عکس: هوانگ فونگ
در جلسهای که در تاریخ ۳۰ آوریل ۱۸۷۸ برگزار شد، او وو وان خا را به عنوان ژنرال اصلی و لو وان اونگ را به عنوان معاون ژنرال منصوب کرد، شورشیان را جذب کرد و برای قیام آماده شد. به گفته سون نام (در کتاب «شخصیت جنوب »، در آن زمان، استعمارگران فرانسوی این موضوع را حس کردند و یک افسر اضافی، ۱۰ سرباز فرانسوی و ۳۰ سرباز را به ایستگاه کای لی فرستادند. در ۲ مه ۱۸۷۸، یک ارتش شورشی دوم در نزدیکی بازار می تو ظاهر شد. این دو ارتش منحل شدند در حالی که لو وان اونگ و وو وان خا توسط فرماندار تران با لوک دستگیر شدند.
در ۲۹ مه ۱۸۷۸، مدیر امور داخلی سایگون به فرمانداران ایالتی کوچینچینا دستور داد تا آقای نام تیپ را پیدا کنند. بر این اساس، دولت بودجهای را برای استخدام جاسوس به ایالتها اختصاص داد و همزمان جایزهای ۱۰۰۰ کوان برای هر کسی که نام تیپ را دستگیر کند، تعیین کرد. این سند او را قدبلند، لاغر و با سه ریش بلند توصیف میکرد. در این زمان، فرمانداران ایالتی میتوانستند بدون هیچ قید و شرطی افراد را دستگیر کنند.
پنج معشوقه با جادوی نامرئی
در گزارشی به تاریخ ۱۳ اکتبر ۱۸۷۹، فرماندار استان می تو گفته است که آقای نام تیپ به تازگی در فو کیه ظاهر شده و به کوه توئونگ بازگشته است. او اغلب با قایق به همراه ۳ پاروزن و ۲ محافظ سفر میکرد. در همین حال، دو خائن بدنام ویتنامی که در سرکوب تو خوآ هوان به موفقیتهایی دست یافته بودند، به نامهای تین هو دوئونگ، نگوین ترونگ تروک، فرماندار لوک و فرماندار فوئونگ، افراد و پول خرج کردند اما هیچ نتیجهای نگرفتند.
دروازه پاگودای تام بائو
عکس: هوانگ فونگ
یک بار، فرماندار لوک شخصاً سربازان را به کوه توئونگ هدایت کرد تا دوک بون سو را دستگیر کنند. در آن زمان، او در معبد تام بو نشسته بود و سوترا میخواند. پیروانش آمدند تا خبر را گزارش دهند، اما او آرام ماند، گویی هیچ اتفاقی نیفتاده است. وقتی هوا روشن شد، مردم پیرمردی را با مو و ریش سفید دیدند که نیزهای تراشیده در دست داشت و از معبد مستقیماً به سمت در بیرون میآمد. نگهبانان به او فریاد زدند. پیرمرد بیسروصدا به سمت شمال و سپس مستقیماً از کوه بالا رفت. آنها تمام معبد را گشتند اما او را پیدا نکردند، بنابراین از کوه بالا رفتند و به غارها رفتند اما او را پیدا نکردند. بعداً، پیروانش فهمیدند که آن پیرمرد دوک بون سو بوده است.
ببر سفید عود درست میکند
داستان از این قرار است که در سالی که استاد، پیروانش را برای گشودن جنگل و تأسیس روستای آن دین هدایت کرد، وقتی به جنوب کوه توئونگ رسیدند، ناگهان با تودهای از استخوانهای بلند مواجه شدند. همه با دیدن آن وحشت کردند. سپس استاد به پیروانش دستور داد تا گودالی برای دفن توده استخوانها حفر کنند و همزمان زمین را برای ساخت معبد کوچکی به نام معبد ما چائو هموار کرد.
روزی پیرمردی به کوه فیل آمد تا درخواست اقامت شبانه در خانه یکی از اهالی را بدهد و گفت که منتظر کسی است که به بازار برود و از او بخواهد برایش گوشت خوک بخرد. پیرمرد آمد و شبهای متوالی همین کار را تکرار کرد. صاحبخانه مشکوک شد، بنابراین عمداً او را تماشا کرد. اواخر شب، وقتی پیرمرد در خواب عمیقی بود، ناگهان شکل واقعی خود را به عنوان یک ببر سفید نشان داد. صاحبخانه آنقدر ترسیده بود که تمام شب بیدار ماند و مانترا خواند. به محض طلوع آفتاب، به سمت پاگودای تام بو دوید. به محض اینکه او را دید، استاد لبخندی زد و پرسید: «احتمالاً دیشب نتوانستهای بخوابی؟» صاحبخانه لرزید و پاسخ داد که یک ببر سفید به خانهاش آمده تا سه شب متوالی بماند. استاد گفت: «پس توده استخوانها را در معبد ما چائو ندیدی؟ آن ببر سفید اینجا سلطان جنگل است. به بودا پناه برده است، بنابراین باید برای همنوعان خود گوشت بخرد تا از قانون کشتن تخلف نکند.»
پاگودای تام بائو
عکس: هوانگ فونگ
در سال ۱۸۷۷، پس از تکمیل ساخت خانه اشتراکی فی لای، استاد دستور داد معبد کوچکی در مقابل حیاط خانه اشتراکی ساخته شود تا در آن خدای کوهستان ببر سفید پرستش شود. هر سال، هنگام پرستش کی ین، استاد فرمانی مینوشت که یک ببر سفید را به عنوان رئیس بخورسوز منصوب میکرد و آن را به همراه نذورات زیر بخورسوز قرار میداد. پس از شب عبادت کی ین، مردم ردپاهای ببر زیادی را در اطراف معبد میدیدند و فرمان و نذورات نیز ناپدید شدند. طبق رسم قدیمی، مقامات روستای با چوک بعداً فقط مقام رئیس بخورسوز را منصوب کردند، در حالی که مقام رئیس بخورسوز همچنان برای رئیس ببر بخورسوز حفظ شد. (ادامه دارد)
پاگودای فی لای
عکس: هوانگ فونگ
منبع: https://thanhnien.vn/that-son-huyen-bi-huyen-thoai-duc-bon-su-nui-tuong-185251011223940538.htm
نظر (0)