قرار است کتاب «خبرنگار سلطنتی: زندگی من با ملکه، پادشاه و پرنسس دایانا» در ۱۱ سپتامبر منتشر شود و ازدواج پر فراز و نشیب پادشاه چارلز و پرنسس دایانا را آشکار خواهد کرد. گفته میشود این اثر نگاهی صمیمی به تعاملات خصوصی آنها، از جمله اعتراف تکاندهندهای که گفته میشود چارلز به دایانا گفته است، دارد.

کتابی که این جزئیات تکاندهنده را فاش میکند، در ۱۱ سپتامبر منتشر خواهد شد.
عکس: آمازون
این موضوع، بینش عمیقتری نسبت به جریانهای عاطفی پنهانی که رابطهی آنها را شکل داده است، ارائه میدهد؛ رابطهای که با تحسین آغاز شد اما با گذشت زمان به تیرگی گرایید.
به گفته پل بورل، نامزدی که در ۳ فوریه ۱۹۸۱ اعلام شد، در ابتدا برای دایانا امیدوارکننده به نظر میرسید، و او از پیشنهاد چارلز ابراز خوشحالی واقعی کرد. همانطور که در زندگینامه اندرو مورتون با عنوان «دایانا: داستان واقعی او - به زبان خودش» ثبت شده است، او احساسات عمیق خود را نسبت به همسرش ابراز کرد، اما تنها یک پاسخ محتاطانه دریافت کرد: «هر چه باشد».
در فلشبکهای بعدی به مورتون، دایانا متوجه میشود که محبت ظاهری چارلز صادقانه نیست و این نشانهای اولیه از نیات «عملیتر» اوست.
این احساس با روایت بورل بیشتر روشن میشود، زیرا او به یاد میآورد که دایانا در یکی از مشاجرات پرتنششان، لحظهای دردناک را با او در میان گذاشته است.
به گفته ماری کلر، او به طور محرمانه گفت: «چارلز به من گفت: 'من هرگز تو را دوست نداشتم. من فقط برای بچهدار شدن با تو ازدواج کردم'». این جزئیات که در خاطرات بورل آمده است، یک «انگیزه استراتژیک» پشت ازدواج آنها را نشان میدهد.
این موضوع پس از تولد پسر دومشان، شاهزاده هری، در سال ۱۹۸۴ پیچیدهتر شد. بورل نقل قول دیگری از شاه چارلز را ثبت میکند: «حداقل حالا یک وارث و یک فرزند دارم، بنابراین میتوانم به کامیلا برگردم.»

شاه چارلز و پرنسس دایانا در نوامبر ۱۹۹۲ در جریان سفری به سئول عکسی گرفتند. این آخرین سفر رسمی آنها بود.
عکس: ووژ
دایانا بعداً غم و اندوه خود را به پیشخدمتش ابراز کرد و گفت: «آن شب با گریه خوابم برد، در حالی که میدانستم ازدواجم به پایان رسیده است. چهار سال خوب به او زندگی داده بودم و او رفته بود. و برای بقیه عمرم مجبور بودم ظاهری بینقص برای دنیای بیرون حفظ کنم.» این کلمات تأثیر عمیق این جمله را برجسته میکنند، زیرا او همچنان در حالی که از درد شخصی رنج میبرد، همچنان وجهه عمومی خود را حفظ میکرد.
با وجود این وضوح، دایانا هنوز هم پذیرش پایان ازدواجشان را دشوار میدانست. بورل اظهار داشت: «دایانا هرگز طلاق نمیخواست. با وجود شرایط، من معتقدم که او واقعاً عاشق شاه چارلز بود. متأسفانه، این عشق متقابل نبود.»
آنها رسماً جدایی خود را در ۱۰ دسامبر ۱۹۹۲ اعلام کردند و نخست وزیر جان میجر اظهار داشت: «این تصمیم به صورت دوستانه گرفته شده است و هر دو به طور کامل در تربیت فرزندانشان مشارکت خواهند داشت.» طلاق در ۲۹ آگوست ۱۹۹۶ نهایی شد و به زندگی مشترک ۱۵ ساله آنها پایان داد.
منبع: https://thanhnien.vn/tiet-lo-gay-soc-ve-cuoc-hon-nhan-giua-vua-charles-va-cong-nuong-diana-185250910124617079.htm






نظر (0)