وین نگویت آی، نویسنده، درباره مسابقه نویسندگی «پدر و دختر» نوشت: «با اطلاع از این مسابقه، جایی پر از عشق برای بیان احساسات و خاطراتم از پدرم پیدا کردم.
من در دومین مسابقه نویسندگی «پدر و دختر» در سال ۲۰۲۴ شرکت کردم و مفتخر به دریافت جایزه با شادی و احساسی آمیخته با گریه شدم. هر بار که به این خاطره فکر میکنم، حس قدردانی در من بیدار میشود، انگار که هنوز تازه است.
من هنوز سخنان روزنامه نگار هو مین چین - سردبیر مجله خانواده ویتنام و رئیس کمیته برگزاری مسابقه در مراسم اهدای جوایز دومین مسابقه نویسندگی "پدر و دختر" را به یاد دارم: "عشق بین پدر و دختر هرگز پیر نمی شود، همیشه یک پیوند عاطفی مقدس خواهد بود که ارزش های خوبی را به هم پیوند می دهد که اگر از طریق صفحات نوشته شده بیان نشوند، نزدیک شدن به آنها دشوار است."
هوانگ کوک، هنرمند مردمی، نیز گفت: «وقتی درباره مسابقه نویسندگی «پدر و دختر» شنیدم، فوراً شروع به نوشتن کردم، چون فقط با اشاره به پدرم، خاطراتم مثل یک فیلم اسلوموشن زنده میشدند و احساساتم را روی صفحه جاری میکردند.»
واقعاً همینطور است. کلمات عاشقانه و داستانهای مربوط به عشق پدر و دختر - به خصوص بین پدر و دختر - همیشه چیزی بسیار خاموش هستند، درست به آرامی جویباری آرام که به منبع عظیم عشقی جاری میشود که میتوان آن را در اعماق قلبهای افراد درگیر احساس کرد. بارها میخواهم آن را با صدای بلند بگویم، اما بسیار دشوار و بسیار عظیم است.
اگر شما پدری هستید که دختر دارید، یا دختر پدری هستید، مطمئناً همه حداقل چند باری هنگام ابراز محبت، عشق و تشکر صمیمانه خود به یکدیگر، در شرایط خاص، احساس خجالت کردهاند.
من هم همینطور بودم، خجالت میکشیدم دهانم را باز کنم و بگویم «از تو سپاسگزارم، بابا! دوستت دارم، بابا!»، بنابراین با اینکه پدرم را خیلی دوست داشتم، آن را پنهان میکردم، نمیدانستم که آیا او هم این را حس میکند یا نه، اما وقتی او فوت کرد... با کمال تعجب متوجه شدم که دیگر فرصتی برای ابراز چیزی به او ندارم. بنابراین، وقتی با مسابقه نویسندگی «پدر و دختر» که توسط مجله خانواده ویتنام برگزار شد، آشنا شدم، احساس کردم جایی پر از عشق پیدا کردهام تا احساسات و اشتیاقم را برای پدرم ابراز کنم، داستانهایی پر از عشق پدر و دختری را که در اعماق خاطراتم پنهان شده بود، به اشتراک بگذارم...
این مسابقه آنقدر معنادار بود و تصاویر و داستانهای بین «پدر و دختر» را برجسته میکرد که باعث شد بفهمم این عشق تغییرناپذیر نه تنها باعث میشود فرد درگیر (شرکتکننده) در مواجهه با همه طوفانها و سختیها احساس آرامش و استواری کند... بلکه میتواند باعث شود بسیاری از افراد خارجی (خوانندگان) وقتی هر داستان نوشته شده توسط افراد مختلف در این موضوع را میشنوند و شاهد آن هستند، تحت تأثیر پیوند قوی و اصیل عشق خانوادگی، حضور بسیار عمیق «پدر و دختر» که تقریباً همه آن را میشناسند، قرار گیرند.
انگار صدای شادی پدر را میشنیدم که از لابهلای صفحات مقالهی نویسنده، ترین دین نگی، جاری شده بود: «آن شب، وقتی تو به دنیا آمدی، باران میبارید و باد میوزید، و علاوه بر قابله، فقط پدر و مادرت آنجا بودند. بنابراین وقتی تو به دنیا آمدی، پدرت اولین کسی بود که دخترش را در آغوش گرفت. صدای گریهی تو همچنین به این معنی بود که شادی او نیز فوران کرد. آن احساس وصفناپذیر در تمام طول زندگیاش او را همراهی کرد.»
و گویی شاهد لحظه تعیینکننده، حمایت مطلق پدر از دخترش؛ پشیمانی ماندگار دختر از زمانی که هنوز فرصتی برای درخشش درخشان قبل از بازگشت پدرش به خاک پیدا نکرده بود: «دههها گذشته است، هنوز هم به وضوح به یاد دارم که پدرم وقتی فهمید من در مسابقه آواز برنده شدهام چه گفت: «باید بروی. خانوادهات را رها کن و برو. فقط هنر میتواند روحت را آزاد کند. میتوانی مثل خودت زندگی کنی. پدرم بدون اینکه شاهد بلوغ من در هنر باشد، از دنیا رفت. شاید این بزرگترین پشیمانی باشد که زندگی مرا به تحمل آن واداشته است.» (هنرمند مردمی، هوانگ کوک).
من غرق در خواندن کتاب «پدر و دختر» بودم، مطالب زیادی را خواندم و همچنین خودم را در نقش یک خواننده قرار دادم تا «صدای صمیمانه» نویسندگان را هنگام روایت درباره پدران و فرزندانشان حس کنم، که باعث شد در قلبم از داستانهای زیبای عشق عمیق، پرشور و رنگارنگ «پدر و دختر» به وجد بیایم: شادی و خوشبختی وجود داشت، لبخند و اشک، غم، عذاب، بردباری و آرامش نیز وجود داشت... آن احساسات کامل و سرشار در هر کلمه موج میزد و روح مرا نیز در میان چرخه شتابزده زندگی آرام میکرد.
پیامی هست که خیلی وقت پیش به طور اتفاقی جایی شنیدم و به طور مبهم به خاطر دارم: «پدر اولین قهرمان دخترش است و دختر عشق ابدی پدرش است». هنوز هم معنی آن حس جادویی را میفهمم، اما تا وقتی که قلم را روی کاغذ نگذاشتم و در این مسابقه ویژه و معنادار شرکت نکردم، احساساتم را واقعاً بروز ندادم، فرصت پیدا نکردم قلبم را باز کنم، بیشتر در مورد موضوع «پدر و دختر» بفهمم تا آن ارزش مقدس را به طور کامل درک کنم.
ممنون از مجله خانواده ویتنام! ممنون از مسابقه "پدر و دختر" که پلی برای گسترش داستانهای پر از عشق بود!
منبع: https://giadinhonline.vn/tim-thay-noi-gui-gam-thuong-nho-ve-cha-tu-cuoc-thi-viet-cha-va-con-gai-d204984.html

![[عکس] پیشنویس اسناد چهاردهمین کنگره حزب در دفاتر پست فرهنگی کمون به دست مردم میرسد](https://vphoto.vietnam.vn/thumb/1200x675/vietnam/resource/IMAGE/2025/10/28/1761642182616_du-thao-tai-tinh-hung-yen-4070-5235-jpg.webp)
![[عکس] سیل در سمت راست دروازه، ورودی ارگ هوئه](https://vphoto.vietnam.vn/thumb/1200x675/vietnam/resource/IMAGE/2025/10/28/1761660788143_ndo_br_gen-h-z7165069467254-74c71c36d0cb396744b678cec80552f0-2-jpg.webp)

![[عکس] رئیس مجلس ملی، تران تان مان، هیئتی از حزب سوسیال دموکرات آلمان را به حضور پذیرفت](https://vphoto.vietnam.vn/thumb/1200x675/vietnam/resource/IMAGE/2025/10/28/1761652150406_ndo_br_cover-3345-jpg.webp)













![[عکس] رئیس جمهور لونگ کونگ در هشتادمین سالگرد روز سنتی نیروهای مسلح منطقه نظامی ۳ شرکت کرد](https://vphoto.vietnam.vn/thumb/1200x675/vietnam/resource/IMAGE/2025/10/28/1761635584312_ndo_br_1-jpg.webp)


















































نظر (0)