در روزهای اکتبر، زمانی که سیل و بلایای طبیعی استانهای شمالی را فرا گرفت، فضایی غمانگیز همه جا را فرا گرفت، زمین و آسمان در برابر درد و رنج مردم ساکت به نظر میرسیدند. در میان آنها، تای نگوین آسیبدیدهترین منطقه بود - در میان سیلی تاریخی دست و پنجه نرم میکرد. به نظر میرسید تمام زمینهای فولادی در آب غرق شدهاند، خیابانها به رودخانه تبدیل شدهاند، سقفها در امواج عظیم میلرزند. اما در همان روزهای سخت بود که مردم معجزهای دیدند - نور شفقت. در بحبوحه طوفانها و بلایا، مردم گرد هم آمدند، به یکدیگر گرما بخشیدند و آتش ایمان را روشن کردند: اینکه عشق انسانی، عشق به زندگی همیشه زیباست؛ اینکه هر جا عشق انسانی باشد، سختیها میگذرد.
آب میتواند بسیاری از چیزها را بشوید، اما نمیتواند زیبایی و قدرت مهربانی را غرق کند. شعلهی مهربانی هنوز در هر چالشی بیصدا میسوزد و قلب مردم را در میان طوفانها و تندبادها گرم میکند. این نورهای درخشان شهر نیستند، بلکه نور سادهای است که از قلب، از قلب انسان ساطع میشود. آن نور از طریق هر اقدام کوچک، هر ندا، از طریق دستی که در مواقع خطر دست هم را گرفته است، میدرخشد و آشکار میشود. همین - و نه چیز دیگری - است که به صدها نفر از مردم تای نگوین کمک کرده است تا در تاریکی باران و سیل، جایی برای اقامت، یک کاسه برنج، یک بطری آب داشته باشند.
وقتی قلب باز میشود و راه را نشان میدهد
بعدازظهر ۷ اکتبر، خیابانهای تای نگوین کمکم به رودخانه تبدیل شدند، تلفن مای تائو نگوین مدام زنگ میخورد. مردم درخواست محل اقامت میکردند، مردم درخواست سرپناه موقت میکردند، مردم درخواست کمک میکردند. او و همسرش بدون هیچ تردیدی هر ۴۰ اتاق هتل خانوادگی را تمیز کردند و از مردم برای پناه گرفتن استقبال کردند. او گفت: « تا زمانی که جای خشکی برای استراحت مردم وجود داشته باشد، اگر تعداد افراد زیاد باشد، اتاق مشترک اشکالی ندارد، تا زمانی که امن باشد، این تنها چیزی است که اهمیت دارد .»
تنها در عرض چند ساعت، هتل کوچک و دنج به خانهای برای بیش از ۱۲۰ نفر تبدیل شد. سالمندان، کودکان، دانشجویان و کارگران دور از خانه، همگی سرپناهی پیدا کردند. نگوین و همسر و کارکنانش مثل برق کار میکردند: پتوها را مرتب میکردند، آب میجوشاندند، برای کودکان شیر درست میکردند، برای گرسنگان رشتهفرنگی میپختند. شبها، نور چراغهای نفتی و خنده با صدای باران در هم میآمیخت. در دوران سخت، غریبهها ناگهان آشنا میشدند - زیرا آنها سقف مشترکی داشتند، قلب مشترکی.

هتل کوچک خانم نگوین به پناهگاه صدها نفر تبدیل شد.
عکس: ارائه شده توسط نویسنده
نه تنها این، بلکه خانواده او صدها لیتر روغن ژنراتور، به همراه نودل فوری، آب آشامیدنی و غذای خشک نیز ذخیره کردند تا برای استقبال از افراد بیشتر آماده شوند.
آتشسوزی در شب بارانی
در حالی که مردم برای مقابله با سیل به سرعت در حال حرکت بودند، در گوشه دیگری از شهر، تلفن خانم تران تی تای ، ۴۸ ساله، مدام زنگ میخورد. او و اعضای باشگاه داوطلبان در نزدیکی ورزشگاه گانگ تپ، به عنوان رئیس این باشگاه، به چنین تماسهای فوری عادت داشتند.
او گفت: « ما همه چیز را یک شبه بسیج کردیم تا فردا صبح کار را شروع کنیم .»
این پخت برنج امدادی بود. از زمان شنیدن خبر باران شدید، گروه خانم تای جلسه فوری تشکیل دادند. برخی از مردم برنج جمع کردند، برخی دیگ شستند، برخی اجاق گاز را حمل کردند، همه با صدای باران عجله داشتند. زیرا او میدانست که یک کاسه برنج داغ در نیمه شب سیل میتواند جان یک نفر را نجات دهد .
سال گذشته، پس از طوفان یاگی ، گروه او بیش از ۲۳۰۰۰ وعده غذایی پخت و ۳۰۰۰۰ هدیه از جمله آب آشامیدنی، جلیقه نجات و غذای خشک توزیع کرد. در یک روز اوج، آشپزخانه تا ۶۰۰۰ وعده غذایی برای مناطق دورافتاده پخت. او با لبخندی آرام گفت: « به محض اینکه از سیل مطلع شدیم، فوراً اجاق گاز را روشن کردیم. منتظر تماس کسی نشدیم .»
در نیمه شب هفتم اکتبر، زمانی که بسیاری از مردم هنوز سرپناهی پیدا نکرده بودند، آشپزخانه داوطلبانه او از قبل در آتش میسوخت. دهها دیگ بزرگ برنج در حال جوشیدن بودند و عطر برنج با بوی باران و خاک آمیخته شده بود. دستان سرد و خیس هنوز مشغول بستهبندی برنج، اندازهگیری آب، برچسبگذاری و تحویل کالاها به تیم امداد بودند.

خانم تران تی تای و گروه داوطلب مشغول آمادهسازی هزاران پرس غذا برای ارسال به قربانیان سیل در تای نگوین هستند.
عکس: ارائه شده توسط نویسنده
میگویند معجزات از عصای جادویی نمیآیند، بلکه از دلهایی میآیند که میدانند چگونه ببخشند.
«رانندگی رایگان» و محمولههای معنادار
در کمون فو شوین (که قبلاً منطقه دای تو نام داشت)، تریو ون بو، ۳۳ ساله، با شنیدن خبر افزایش سیل نتوانست آرام بنشیند. او یک استاتوس کوتاه منتشر کرد: «من رانندگی رایگان و حمل کالاهای امدادی به مناطق سیلزده را میپذیرم. هر کسی که نیاز دارد با من تماس بگیرد.»
فقط چند دقیقه بعد، تلفنش مدام زنگ میخورد. یکی آب میخواست، یکی برنج لازم داشت، یکی دنبال جلیقه نجات برای بچهها میگشت. بدون هیچ تردیدی، زیر باران سیلآسا به بیرون دوید. گل و لای، آب خروشان، جاده بسته شده بود، اما در هر سفر او و گروه دوستانش خستگیناپذیر از شیبهای لغزنده عبور میکردند و بارهای پر از کالا را برای تأمین نیازهای مردم در مناطق سیلزده حمل میکردند. او گفت: «اگر بتوانم کسی را نجات دهم، به چیزی کمک کنم، خوشحالم. مهمترین چیز در حال حاضر آب تصفیه شده و کیسههای پاپ کورن دربسته است - زیرا میتوان آنها را برای مدت طولانی نگه داشت. برنج یا آب نبات به راحتی خراب میشوند . »
هر کیسه برنجی که تحویل داده میشود، هر بشکه آبی که به مردم میرسد، زمانی است که او عمیقاً ارزش زندگی برای دیگران را احساس میکند . این خیلی ساده است، اما قلب مردم را گرم میکند - زیرا در میان سیل خروشان، هنوز افرادی هستند که بیسروصدا کارهای مهربانانه انجام میدهند.
همراه با آن، کاروانهای دیگری از سراسر استانهای نین بین، های فونگ ، تان هوآ... پر از کوفته برنجی، آب آشامیدنی و مایحتاج ضروری، تمام شب را برای حمایت از مردم مناطق سیلزده به راه انداختند. خانم دانگ تان ترانگ (نین بین) فراخوانی ترتیب داد تا همه دست به دست هم دهند و برای کمک به مردم مناطق سیلزده آشپزی کنند، برخی پول، برخی برنج، ظروف و برخی نیروی کار اهدا کردند... هر فرد با یک دست و یک پایش کمک کرد تا به سرعت و به سرعت به مردم کمک کند تا گرسنه نمانند.
خانم نگوین هانگ ، ۳۱ ساله، در حدود ۱۰ کیلومتری مرکز شهر، آگهیای منتشر کرد که در آن برای مردم مناطق سیلزده پارکینگ رایگان پیشنهاد میداد. او نوشت: « حیاط من گنجایش تقریباً ۱۰۰ ماشین را دارد، همه میتوانند آنها را تا زمان فروکش کردن آب به اینجا بیاورند .»
او نه تنها ماشین نگه میدارد، بلکه ۳ اتاق خواب را نیز برای پذیرایی از ۲۰ تا ۳۰ نفر، با اولویت سالمندان و کودکان، آماده میکند. خانم هانگ تمام شب نمیخوابد، مدام به پیامها پاسخ میدهد، غریبهها را راهنمایی میکند تا وسایلشان را بگذارند و جایی برای اقامت پیدا میکند. او میگوید: « در مواقع سختی، تمام تلاشم را میکنم تا به همه کمک کنم .»
شفقت - معجزهای در زندگی روزمره
آقای نگو آنه توآن، بنیانگذار پلتفرم تامین مالی جمعی GiveNow، زمانی گفته بود: «در بلایای طبیعی، چیزی که مردم بیش از همه به آن نیاز دارند نه تنها غذا، بلکه به اشتراک گذاشتن آن است - زیرا تنها اشتراکگذاری میتواند به آنها کمک کند تا پس از فقدان، دوباره سرپا بایستند.»
در واقع، غذاهای گرم، بطریهای آب تمیز یا سرپناهها نه تنها در لحظه مردم را نجات میدهند، بلکه انسانیت نهفته در خود را نیز در بر میگیرند و این باور را برمیانگیزند که: مهم نیست طوفان چقدر بزرگ باشد، مردم همیشه حامی یکدیگر خواهند بود . « مهربانی زبانی است که نابینایان میتوانند آن را «بخوانند» و ناشنوایان میتوانند آن را «بشنوند».
در حالی که مقامات تمام تلاش خود را برای نجات میکردند، صدها داوطلب از سراسر کشور داوطلب کمک شدند. آنهایی که پول داشتند پول، آنهایی که قدرت داشتند قدرت و آنهایی که وسیله نقلیه داشتند وسیله نقلیه خود را اهدا کردند. هر فرد قطرهای از آب است، اما وقتی با هم ترکیب میشوند، اقیانوسی عظیم از آب حیات را تشکیل میدهند.
و سپس، هنگامی که آب فروکش میکند، آثار سیل به تدریج پاک میشود، اما داستانهای مهربانی برای همیشه باقی خواهند ماند - مانند رگههای درخشان نور در حافظه جمعی، و به نمونههایی برای الهام بخشیدن به نسلهای آینده تبدیل میشوند که: زمانی بود که مردم تای نگوین نه تنها با قدرت انسانی، بلکه با عشق انسانی با سیل میجنگیدند. و وقتی میدانیم چگونه برای یکدیگر زندگی کنیم، بدانیم چگونه قلبهایمان را به روی درد دیگران بگشاییم، به نوشتن زیباترین داستان بشریت ادامه میدهیم - داستانی به نام "مهربانی".

منبع: https://thanhnien.vn/tinh-nguoi-ngon-lua-khong-bao-gio-tat-giua-con-lu-lich-su-185251026205312807.htm






نظر (0)