در شماره قبلی ستون «Cà ke truyện chữ nghĩa»، به چهار کلمه مرکب اشاره کردیم که به اشتباه توسط فرهنگ واژگان ویتنامی به عنوان کلمات تکراری شناخته شده بودند: tranh loi، cay cuc، cưng cưng، cau tu. در این مقاله، به تجزیه و تحلیل معانی مستقل چهار کلمه ادامه میدهیم: nao nao، ano mot، co cuc، و cuc (قسمت داخل گیومه بعد از شماره ورودی، متن اصلی فرهنگ واژگان ویتنامی - موسسه زبانشناسی - سردبیر هوانگ ون هان است؛ فاصله بین سطرها بحث ماست):
۱ - «توجه داشته باشید. ۱. داشتن احساس ناخوشایند در بدن مانند تاب خوردن، سرگیجه، حالت تهوع. حالت تهوع مانند حالت تهوع در فرد دریازده. حالت تهوع ناراحت کننده است. «او حالت تهوع داشت، اندامهایش ضعیف بودند، انگار سه روز روزه گرفته بود» (نام کائو)؛ ۲. احساس ناراحتی، آشفتگی در احساساتش وقتی که آرزویی داشت، چیزی را به یاد میآورد. لحظات انتظار مضطربانه. «به پشت دراز کشیدهام، دلم برای ماه تنگ شده، به پهلو دراز کشیدهام، دلم برای اسکله تنگ شده، نشستهام، دلم برای گذرگاه کوهستانی تنگ شده.» (فام تین دوآت)».
تهوع یک کلمه مرکب [با معنای همگن] است که در آن: استفراغ به معنای بالا آوردن، استفراغ کردن است؛ احساس بیقراری، بیصبری داشتن (مانند فکر کردن به آن باعث حالت تهوع من میشود؛ او وقتی به خانه آمد استفراغ کرد، بنابراین راهی برای جلوگیری از آن وجود نداشت).
فرهنگ لغت ویتنامی (ویرایش شده توسط هوآنگ فه) استفراغ را به عنوان «بیصبری، بیصبری» توضیح میدهد و مثالی برای آن میآورد: «استفراغ کردن برای زود رفتن به خانه»؛ ~«همین الان، آنقدر استفراغ کردم که مدام درخواست میکردم بیرون بروم اما آنها اجازه نمیدادند.» (آن دوک). کون نائو به معنای احساس بیثباتی و بیقراری در قلب است (مثل بیقراری؛ اگرچه سخت است، من بیقرار نیستم؛ قلبم مطمئن است/ هیچکس مرا به ایستادن یا نشستن ترغیب نمیکند، من بیقرارم - ترانه محلی).
بنابراین، اصطلاحات «استفراغ کن و زود به خانه برو»، «تهوع»، «با وجود سختی، حالت تهوع نداشته باش»، «چه کسی اصرار دارد که بایستد یا بنشیند، حالت تهوع دارد» به ما نشان میدهند که حالت تهوع یک کلمه مرکب است، نه یک کلمه تکراری.
۲ - «غرغر. احساس تهوع وجود دارد، انگار که معده به صورت موجهای متوالی مالیده و ساییده میشود. نوشیدن زیاد چای باعث غرغر معده میشود. گرسنگی تمام وجود را فرا میگیرد. «گاهی فرنی، گاهی سیبزمینی شیرین، شخم زدن و رفتن به مدرسه، صدای غرغر معده، حروف به طور ناموزون اجرا میشوند» (نگوین دوی)».
Cồn gà یک کلمه مرکب [با معنای مشابه] است که در آن: cồn به معنای امواج در حال افزایش (مانند امواج در حال افزایش) با معنای گسترده احساس بیقراری، حالت تهوع در معده، مانند امواج در حال افزایش (مانند Hungry، گرسنه، خراشیدن؛ معده، خراشیدن کبد؛ اخیراً احساس میکنم اشتها ندارم، استوک)؛ càc به معنای خراشیدن و پاره کردن است (مانند خراشیدن گربه؛ وقتی گرسنه هستید و چیزی ترش میخورید، رودههایتان را میخاراند)؛ «cồn gà» به معنای احساسی مانند افزایش امواج (cồn) و دست شما در حال خراشیدن و پاره کردن درون قلبتان (cáo) است.
بنابراین، متن «اخیراً احساس میکنم اشتها ندارم، معدهام به هم میریزد» یا «گرسنهام و خوردن چیزی ترش باعث میشود معدهام به هم بریزد» نشان میدهد که «con gao» یک کلمه مرکب است، نه یک کلمه تکراری.
۳ - «کار سخت، سختی و رنج بسیار زیاد. زندگی فلاکتبار کشاورزان تحت رژیم فئودالی».
کو کوک 飢極 یک کلمه مرکب چینی-ویتنامی است [به معنی همان دوران]: کو 飢 به معنی گرسنگی است (کو کونگ 飢窮 = گرسنگی و بدبختی؛ کو هان 飢寒 = گرسنگی و سرما؛ کو خو 飢苦 = فقر و بدبختی؛ آتش رودهها را میسوزاند، چاقوهای سرد پوست را میبُرد؛ برای جلوگیری از فقر غذا ذخیره میکند)؛ کوک 極 به معنی رنج کشیدن، کار سخت است (مانند تنها غذا خوردن دردناک است، تنها کار کردن بسیار سخت است). فرهنگ بزرگ چینی توضیح میدهد: «کو» به معنی «سیر نشدن؛ خیلی گرسنه بودن» است [متن اصلی: ngất bất bao; ngã - 吃不飽; 餓]؛ و «کو کوک» به معنی «بدبختی، باعث بدبختی؛ بدبخت بودن» است [متن اصلی: kqxsmb, su chi kqxsmb; بی خن - 困窘، 使之困窘; 疲困].
بنابراین، اگرچه محدود است، در جملات "Tich coc phong co" (ذخیره غذا برای جلوگیری از co)؛ "Lua co cau co toc, dao han chop da"، "co" (گرسنگی) به عنوان یک کلمه مستقل در تابع ظاهر میشود. بنابراین، "co cuc" هنوز یک کلمه مرکب است، نه یک کلمه تکراری.
۴ - «عصبانی. زود تحریکپذیر، بیادب و اهل حرفهای رکیک؛ خشن (در گفتار عمومی). خلق و خوی خشن. گفتار خشن و بیادبانه».
«کوک گان» یک کلمه مرکب [به معنای معاصر] است که در آن «کوک» (یا «کوک»، گویش تان هوآ ) به معنای تحریکپذیر و بیادب بودن است (مانند «کوک تین»؛ «کوک تین»)؛ «کان» به معنای خشک و بیحاصل است که به صورت مجازی به عنوان خلق و خوی خشک، گفتار فاقد لطافت و نرمی درک میشود (مانند زمین بایر؛ روح بایر؛ گویش تان هوآ: «تین گان»، برای مثال: «آن مرد خیلی لجباز است»).
در کلمه بایر، «کوی» به معنای پیر، رشد نیافته، عقیم، از نشاط افتاده، از حاصلخیزی افتاده نیز هست. برای مثال، درختان بیحاصل، زمین بیحاصل...
بنابراین، چهار حالت: خماری، گرسنگی، بدبختی، و بدخلقی که در بالا تحلیل کردیم، همگی کلمات مرکب مساوی هستند، نه کلمات تکراری.
هوانگ ترین سون (همکار)
منبع: https://baothanhhoa.vn/ve-mot-so-tu-lay-non-nao-con-cao-co-cuc-cuc-can-235442.htm
نظر (0)