خواهر بزرگتر ۱۲ میلیون دونگ ویتنامی جمع کرد و آن را با این پیام به خواهر کوچکترش داد: «این آخرین بار است.» قبل از آن، خواهر کوچکتر بارها از او قرض گرفته بود که در مجموع نزدیک به ۱۰۰ میلیون دونگ ویتنامی شده بود، بدون اینکه امیدی به پس گرفتن آن داشته باشد.
«یک عمر پول به اندازه سود یک قطعه زمین ارزش ندارد»
خانم فوئونگ هائو، ۳۸ ساله، ساکن بین تان، شهر هوشی مین، با تلخی داستان خواهرش، ۴ سال کوچکتر از خودش، را تعریف کرد که در پایان سال ۲۰۲۱ در تب زمین برندهی بزرگی شد، اما اکنون ورشکسته شده، پول از دست داده، شغلش را از دست داده و تمام خانوادهاش را در تب زمین از دست داده است.

زن جوان که به تب زمین هجوم آورده بود، شغل، شوهر و فرزندانش را از دست داد (عکس از HN).
ها، خواهر کوچکتر هائو، حسابدار یک کارخانه در منطقه ۷ است. او خانواده شادی دارد و شوهرش یک فرزند زیر ۳ سال دارد. در پایان سال ۲۰۲۱، ها با سودی بیش از یک میلیارد دونگ پس از چند روز خرید یک قطعه زمین کشت قهوه در لام دونگ از یکی از آشنایان، خود را وارد تجارت زمین کرد.
او از جایی که سالها در آن کار کرده بود، استعفانامهای ارائه داد، همسر و فرزندانش را ترک کرد و با وجود تلاشهای همسر و اقوامش برای متوقف کردن و نصیحت کردن او، با گروهی از دوستانش برای معامله زمین به لام دونگ رفت. او همچنین از همسرش دعوت کرد تا به او بپیوندد و او را تحت فشار قرار داد تا آپارتمان مسکن اجتماعی محل زندگی خانواده را بفروشد تا سرمایه لازم برای سرمایهگذاری در زمین را به دست آورد.
با آن «ضربه اضافی»، ازدواج ها واقعاً از هم پاشید. او آپارتمانش در سایگون را به شوهرش سپرد و حضانت فرزندانش را به او سپرد، بدون هیچ اختلافی.
در مارس ۲۰۲۲، در حالی که داشت برنده میشد، «ها» تمام پول ۶ میلیارد دانگ ویتنام را جمعآوری کرد، اقوام بیشتری را بسیج کرد، پول بیشتری از خارج قرض گرفت و نزدیک به ۴ میلیارد از بانک قرض گرفت و همه را در زمین سرمایهگذاری کرد.
او دو قطعه زمین، یکی در لام دونگ و دیگری در لونگ آن ، را در اختیار داشت، با این باور که به سرعت آنها را "انتقال" میدهد و مبلغ هنگفتی به جیب میزند. ها همچنین با هیجان به خواهرانش در خانواده فخر میفروخت که پس از این سفر، در زادگاهش خانه را بازسازی خواهد کرد و تمام خانواده را به کره خواهد برد... تا رشته فرنگی تند بخورند.
در آن زمان، خانم هائو و چند نفر به هائو هشدار دادند که مراقب باشد در دام نیفتد، اما تمام توصیههای آن زمان بیاثر بود. هائو از مردم انتقاد کرد که چیزی در مورد زمین نمیفهمند، اینکه قیمت زمین فقط در حال افزایش است، یک محدوده قیمت جدید تشکیل میدهد و نمیتواند کاهش یابد.
پس از مدت کوتاهی، خواهر خانم هائو وقتی دیگر موجی برای «جذب» سرمایه و سود طبق برنامه وجود نداشت، وحشت کرد. در ابتدا، کسی پیشنهاد داد که همان قیمت سرمایه یا کمی پایینتر را بپردازد، اما متأسفانه، هائو سعی کرد مقاومت کند، چون انتظار نداشت بازار املاک و مستغلات راکد شود.
ها و بسیاری دیگر از «دلالان زمین» با پذیرش میلیاردها دونگ ضرر، برای فروش هجوم آوردهاند، اما در حال حاضر، حتی خریداری هم وجود ندارد، چه برسد به خریداران علاقهمند.
«ها» مجبور بود هر ماه دهها میلیون دونگ سود بپردازد و طلبکاران به خانهاش آمدند. او زمین را با قیمتی کمی بیش از نصف قیمتی که در زمان اوج گرما پرداخته بود، برای فروش گذاشت، به این امید که پولی برای پرداخت بدهیاش به دست آورد، اما هنوز قادر به فروش آن نبود. بعداً قطعهای از زمین با قیمتی ارزان واگذار شد تا بدهی یک طلبکار را پرداخت کند.

وقتی بازار زمین «داغ» است، مردم برای «دلال» شدن هجوم میآورند (عکس: شوان سین).
خانم هائو گفت که خواهرش در حال حاضر بیکار، بی خانمان و اقوامش دقیقاً نمی دانند کجا پنهان شده است. او فقط زمانی که برای پرداخت سود بانکی نیاز به وام گرفتن دارد، به اقوامش پیامک می فرستد و بدهی فعلی او «نکول» محسوب می شود زیرا دیگر قادر به پرداخت نیست.
خانم هائو به طور محرمانه گفت: «بارها طلبکاران به خانه پدر و مادرم میآمدند تا «ها» را برای وصول بدهی پیدا کنند. پدر و مادرم به خاطر دخترشان پیر و بیمار بودند. هر دو عصبانی و نگران بودند که خواهرم به فکر انجام کاری احمقانه بیفتد.»
خواهر خانم هائو یکی از افراد زیادی است که از اواخر سال ۲۰۲۱ به تب زمین روی آورده است. در هیاهوی «کار یک عمر با سود یک قطعه زمین برابر نیست»، زمانی بود که از شهر گرفته تا روستا، بسیاری از کارمندان اداری، معلمان، مهندسان فناوری، بازرگانان... شغل خود را رها کردند تا زمین معامله کنند.
۳۰۰۰۰۰ «دلال زمین» وجود دارد، تنها ۳۰۰۰۰ نفر دارای گواهینامههای حرفهای هستند
تب زمین نه تنها باعث درگیری بین اقوام و خواهر و برادرها در خانواده میشود. بسیاری از «دلالان زمین» نیز در مارپیچ بنبست «نگه داشتن زمین در طول تب و انتظار برای کسب ثروت» و سپس... ورشکستگی گرفتار میشوند.
در پایان سال ۲۰۲۱، نگوین ون ک.، کارمند فناوری اطلاعات در شهر هوشی مین، با گوش دادن به دوستانش، شغل خود را برای تجارت زمین ترک کرد و به سرعت دچار بحران شد. این شخص مجبور شد خانهای را که در آن زندگی میکرد بفروشد تا بدهی خود را پرداخت کند، اما این مبلغ در مقایسه با مبلغ پولی که از همه خواسته بود تا سرمایه خود را تأمین کنند و بدهی دهها میلیارد دونگ، چیزی نبود.
آقای ک. پس از اینکه همسرش فرزندشان را برداشت و رفت، به دلیل بدهی پنهان شده و به تنهایی در منطقه ۱۲ زندگی میکند. با چنین وضعیتی، بیثباتی روانی و مدتی بیکاری، این کارمند مرد دیگر اعتماد به نفس لازم برای یافتن شغل دیگری را ندارد.
آقای ک. به برخی از دوستانش پیامک داد که نمیتواند پول را پرداخت کند، به برخی از افرادی که جرات ملاقات با آنها را نداشت زیرا از آنها دعوت کرده بود تا سرمایه گذاری کنند، پول اهدا کنند... و آنها را به دردسر انداخته بود. آقای ک. که در بحران گیر افتاده بود، اعتراف کرد که بارها به مرگ فکر کرده است.
آقای تران دوک فونگ، که در بخش املاک و مستغلات در شهر هوشی مین کار میکند، گفت که در ویتنام واقعیتی وجود دارد که بسیاری از افرادی که در حوزه املاک و مستغلات کار میکنند، آماتور هستند و اغلب به آنها «دلال زمین» گفته میشود.
بسیاری از مردم بیکار هستند و نمیتوانند شغلی در رشته خود پیدا کنند، بنابراین با طرز فکر موقت کسب درآمد روزانه وارد بازار املاک و مستغلات میشوند. تب اخیر زمین باعث شده است که بسیاری از افراد شغل رسمی خود را رها کنند تا با طرز فکر ربودن و کسب درآمد سریع، زمین معامله کنند.
تعداد پرسنل آموزش دیده در حوزه املاک و مستغلات در ویتنام هنوز بسیار محدود است و بسیاری از شرکتها مجبور به استخدام پرسنل از خارج از کشور هستند.
طبق اعلام اتحادیه مشاوران املاک، حدود ۳۰۰ هزار نفر در صنعت مشاور املاک در سراسر کشور مشغول به کار هستند، اما تنها حدود ۳۰ هزار نفر از آنها دارای گواهینامه وکالت هستند.

فقط یک دهم دلالان املاک در ویتنام گواهینامهی وکالت دارند (عکس).
به گفته آقای فوئونگ، هر حرفه یا شغلی برای مؤثر بودن، نیازمند کارکنانی است که دانش حرفهای، سرمایهگذاری و فداکاری داشته باشند، و بخش بسیار پیچیده املاک و مستغلات را هم که دیگر جای خود دارد.
آقای فونگ گفت برای کسانی که به دلیل ورشکستگی در تجارت زمین، بدهکار میشوند، شغل خود را از دست میدهند و گاهی حتی شادی خانواده خود را از دست میدهند، این یک درس برای همه است. درسی در مورد بهبود کاری که انجام میدهید، گرامی داشتن شادی که دارید، و کنترل حرص و طمع و اجتناب از ذهنیت قاپیدن و سریع خوردن در هر کاری که انجام میدهید.
لینک منبع






نظر (0)