
بسیاری از دانشآموزان از تعطیلات تابستانی شادی لذت میبرند، اما برخی نیز دچار بحران میشوند - تصویرسازی: دونگ لیو
فرار از خانه دیگر نادر نیست و زنگ خطر را در مورد سلامت روان نوجوانان به صدا در میآورد - چیزی که در بسیاری از خانوادهها نادیده گرفته میشود.
وقتی «دیگه نمیتونم تحمل کنم»
ت. (۱۴ ساله) توسط عمهاش در حالتی آرام به کلینیک روانشناسی برده شد، تقریباً هیچ میلی به صحبت با کسی نداشت. قبل از آن، ت. ناگهان خانه را ترک کرد، تلفن همراهش را کاملاً خاموش کرد و به مدت سه روز در خانه بهترین دوستش ماند. خانوادهاش وحشتزده شدند زیرا فکر میکردند او گم شده است.
وقتی از او پرسیده شد، ت. فقط سرش را پایین انداخت و گریه کرد. در اولین جلسه درمان، ت. بغض کرد و گفت:
«نمیخواهم خانه را ترک کنم، اما دیگر نمیتوانم تحمل کنم. کسی در خانه نیست که با او صحبت کنم. پدر و مادرم از هم جدا شدهاند و مادرم هر روز فقط برای پرسیدن اینکه آیا درسم تمام شده یا درخواستم را ارسال کردهام با من تماس میگیرد... او یک ماه دور کار میکند و فقط برمیگردد، و پدرم خارج از کشور است و اهمیتی نمیدهد...»
بعد از اینکه اولین امتحان آزمایشی آنطور که انتظار داشتم پیش نرفت، میخواستم آخر سال چند روزی با دوستانم بیرون بروم، اما مادرم به شدت سرزنشم کرد: «اگر در امتحان قبول نشوی، در خانه بمان و برای کار استخدام شو!»
ت. که جرأت نداشت به کسی اعتماد کند و هیچ حمایت عاطفی نداشت، دچار این احساس شد که «بدون اینکه کسی او را ببیند، زندگی میکند».
و من رفتم، نه برای فرار، بلکه به عنوان راهی برای فهمیدن اینکه «اگر ناپدید شوم، آیا کسی واقعاً اهمیت میدهد؟».
اخیراً موارد متعددی از فرار کودکان از خانه، نگرانی بسیاری از والدین را برانگیخته است.
مواردی وجود دارد که کودکان به دلیل نمرات بد گرفتن و ترس از سرزنش والدینشان از خانه فرار میکنند؛ مواردی وجود دارد که والدین بیش از حد به آنها توجه میکنند و باعث میشوند احساس کنند آزادی خود را از دست دادهاند، بنابراین از خانه فرار میکنند... بسیاری از کودکان بدون گذاشتن هیچ پیامی از خانه فرار میکنند و تمام ارتباطات خود را قطع میکنند... به عنوان راهی برای یافتن مکانی «آرام» که دیگر در آن مورد قضاوت قرار نگیرند.
خانم هوین، که اکنون 30 ساله است، در گفتگو با توئی تری، به طور خصوصی گفت که وقتی در دبیرستان بود، او نیز قصد فرار از خانه را داشت.
«شاید در آن سن، بهترین راه حلی که یک کودک میتواند به آن فکر کند، این است که چیزهایی را که او را غمگین، محدود و بیاحساس میکند، پشت سر بگذارد. و در آن زمان، من هم همینطور بودم. وقتی اغلب توسط والدینم سرزنش میشدم، حتی به اشتباه به خاطر اشتباهاتی که تقصیر من نبود، سرزنش میشدم، در خانه خودم احساس ناخوشایندی میکردم.»
خانم هوین گفت: «وقتی بزرگ شدم، هنوز آن افکار را به یاد دارم. فکر نمیکنم که اینها افکار «بچهگانه» باشند، چون من هم چنین احساسات منفی را تجربه کردهام.» او معتقد است که این تجربیات به او کمک میکند تا فرزندانش را به اشتراک بگذارد و از آنها مراقبت کند.

داوطلبان در طول امتحان فارغ التحصیلی دبیرستان استرس دارند - عکس از NAM TRAN
شورش یا ناامیدی؟
به گفتهی استاد هوانگ کوک لان، روانشناس بالینی در بیمارستان عمومی فونگ دونگ، رفتار فرار از خانه در بین نوجوانان، به خصوص پس از امتحانات، صرفاً یک رفتار آنی و تکانشی نیست.
استاد لان گفت: «پشت این [مسئله] اغلب یک فرآیند طولانی از فشار ناشی از درس خواندن، تنهایی، مقایسه شدن یا عدم درک از سوی خانواده وجود دارد.»
بسیاری از جوانان پس از امتحان، احساس گناه و ناامیدی خود را به خاطر «غمگین کردن والدینشان» به اشتراک گذاشتند و سپس مخفیانه میخواستند خانه را به عنوان یک واکنش ضعیف ترک کنند. برخی حتی ترک خانه را عملی برای اثبات خود میدانستند - ایدهای که بارها تحت تأثیر محتوای رسانههای اجتماعی قرار گرفته است.
لان، متخصص، گفت: «ترک خانه روش آنهاست برای ابراز عقیده، فریادی خاموش برای کمک، زمانی که احساس میکنند از عزیزانشان جدا شدهاند.»
دانشیار تران تان نام، رئیس گروه علوم تربیتی دانشگاه آموزش (دانشگاه ملی هانوی)، گفت که دیدگاههای والدین ممکن است کامل نباشد، بنابراین امنترین اقدام این است که فرزندانشان را برای یک معاینه جامع روانشناسی و سلامت روان ببرند.
والدین باید علائم اولیه اختلالات عاطفی مانند اختلال در الگوهای غذا خوردن و خواب کودکان، عدم توانایی در کنترل سطح انرژی خود، عدم تمایل به معاشرت با دوستانی که قبلاً با آنها بازی میکردند و عدم تمایل به صحبت با والدین خود، حتی با وجود اینکه قبلاً پرحرف بودند، را تشخیص دهند.
حتی کودکان هم برخی از عادات، علایق یا ورزشهایی که زمانی برایشان شور و شوق بود را تغییر دادهاند...
به خصوص در دوران نوجوانی، به دلیل تأثیر تغییرات هورمونی، بسیار حساس است.
کارشناسان رفتار کودکانی که از خانه فرار میکنند را نه فقط پس از سرزنش مادرشان تحلیل میکنند، بلکه این یک مشکل دیرینه است. آقای نام گفت: «خانوادههای زیادی وجود دارند که والدین فرزندان خود را به بیمارستان میآورند، اما کودکان به دلیل والدین بیمار هستند و والدین مقصرند، اما متوجه آن نیستند.» و توصیه کرد که خانواده مورد بررسی قرار گیرد.
علاوه بر این، والدین نیز باید در مورد رفتارهای والدینی متناسب با رشد روانشناختی فرزندشان و همچنین درک مشکلات گروه سنی فرزندشان به منظور داشتن شیوههای رفتاری مناسب، راهنمایی شوند.
چگونه کودکان را همراهی کنیم؟
به گفته استاد لان، والدین اغلب ناخودآگاه وقتی فقط به نمرات و انتظارات اهمیت میدهند، به افرادی فشار میآورند و نیازهای اساسی فرزندانشان یعنی درک شدن و همراهی شدن را فراموش میکنند.
بعد از امتحان، چیزی که فرزندتان نیاز دارد سوال نیست، بلکه یک آغوش و یک جمله ساده است: «مهم نیست نمرهات چند باشد، پدر و مادرت هنوز کنارت هستند» یا «تو تمام تلاشت را کردی، حالا استراحت کن». گاهی اوقات فقط یک تکه کاغذ کوچک با این جمله که «اگر میخواهی با کسی شریک شوی، مامان همیشه اینجاست» کافی است تا فرزندتان را از تاریکی بیرون بکشد.
اگر میبینید فرزندتان خودش را از خانوادهاش جدا میکند، یا حرفهای منفی مثل «هیچکس من را نمیخواهد» یا «برو گم شو» میزند، والدین باید توجه ویژهای داشته باشند. اینها میتوانند نشانههای اولیه یک بحران روانی باشند.
به جای سرزنش کردن، به آرامی بگویید: «میدانیم گفتنش آسان نیست، اما هر زمان که بخواهی، ما همیشه آمادهی گوش دادن هستیم.»
حضور ذهنی و عاطفی والدین ارزشمندترین «تقویتکننده» برای کودکان در دورههای حساسی مانند تغییر پایه تحصیلی و امتحانات فارغالتحصیلی است.
هر آغوش، کلمه تشویقآمیز و نگاه دلسوزانه میتواند طنابی باشد که فرزندتان را از افکار منفی، قبل از اینکه به عمل تبدیل شوند، بیرون میکشد.
این متخصص توصیه کرد: «کودکان به والدین بینقص نیاز ندارند. آنها به والدین حمایتگر نیاز دارند.»
منبع: https://tuoitre.vn/giai-toa-tam-ly-sau-mua-thi-20250630230234258.htm






نظر (0)