Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

شاعر، همسر وفادار هوو در طول زندگی‌اش

Việt NamViệt Nam07/03/2024

در ژوئن ۲۰۱۱، به مناسبت شب شعر تو هو با عنوان «به دنبال ردپای عمو هو» که به مناسبت صدمین سالگرد عزیمت عمو هو برای یافتن راهی برای نجات کشور برگزار شد، من و شاعر فام شوان دونگ - دبیر کمیته حزبی استان تای نگوین - به دیدار خانم وو تی تان، همسر محبوب شاعر انقلابی تو هو رفتیم...

در طول آن ملاقات، خانم وو تی تان با لبخندی ملایم و محبت‌آمیز، خاطرات زیادی از تای نگوین - پایتخت مقاومت "چهار جهت پایتخت هزار باد" - برای ما تعریف کرد. در آن داستان‌ها، فهمیدیم که همسر محبوب شاعر تو هو، نه تنها بعداً سمت معاون رئیس اداره تبلیغات مرکزی را بر عهده داشت، بلکه در طول سال‌های مقاومت، از افسران اتحادیه زنان تای نگوین (TWU) نیز بود و سال‌های زیادی را به وطن خود تای نگوین وابسته بود. از همین سمت بود که در سال ۱۹۵۲، او به قهرمان لا وان کائو و بسیاری دیگر از قهرمانان و مبارزان تقلید پیوست... تا به اتحادیه جوانان ویتنامی بپیوندند تا در جشنواره جهانی جوانان و دانشجویان که در برلین (آلمان) برگزار می‌شد، شرکت کنند.

«بخشی برای شعر و بخشی برای تو تا دوست بداری...»

برگردیم به عشق شاعر تو هو به همسر محبوبش. وقتی تو هو دبیر کمیته حزبی استان تان هوآ در اوایل جنگ مقاومت علیه استعمار فرانسه بود، تو هو تنها ۲۷ سال داشت و هرگز عاشق نشده بود. بنابراین یک رفیق زن، رئیس اتحادیه زنان استان، رفیقش را به شاعر معرفی کرد: «ایشان خانم تان هستند، او در دونگ خان تحصیل کرده، بسیار مطیع و زیبا، بسیار فعال است، آیا او را دوست دارید؟». از آن معرفی، تو هو به دختری از تان، که او نیز عضو جوان کمیته حزبی منطقه بود، رسید و سپس، آنها در طول سفر و زندگی انقلابی با هم زن و شوهر شدند...

شاعر، همسر وفادار هوو در طول زندگی‌اش

شاعر تو هو و همسرش در ویتنام.

تو هو شاعر مشهوری است، اما به ندرت اشعار عاشقانه می‌نویسد. با این حال، او اشعار کاملاً احساسی زیادی نیز به همسر محبوبش تقدیم کرده است. از طریق این اشعار، می‌بینیم که معشوق، همسرش، رفیقش بسیار زیبا و مهربان به نظر می‌رسند. اشعار او به قلب نسل‌های زیادی از دوستداران شعر ویتنامی، به ویژه جوانان، راه یافته است: باران روی برگ‌های نخل می‌بارد / موهایت خیس است / گونه‌هایت سرخ است / می‌خواهم تو را بسیار ببوسم... اما نه... سپس: اما با گفتن این حرف: "قلب من / بسیار صمیمانه، به سه قسمت قرمز روشن تقسیم شده است / بیشتر آن را برای مهمانی نگه می‌دارم / بخشی برای شعر و بخشی برای عشق ورزیدن تو..." / خجالت می‌کشی: "این زیاد است، اینطور نیست، برادر!" / سپس ما دو نفر، دو رفیق، یکدیگر را بوسیدیم / با هم قدم زدیم، تا فردا صبح / تو مرا به خانه بردی، بهار نیز در دستان من آمد... و: آیا رنجی دردناک‌تر از / قلبی که به تنهایی نمک به خود می‌مالد / عزیزم، گوش کن... در شب سرد / به شیرینی در کنار تو، صدای سنتور...

در شعر، آنها به زیبایی و با محبت در کنار هم زندگی می‌کردند. شادی آنها در شادی مردم، پس از فراز و نشیب‌های انقلاب و کشور، نهفته بود. پس از سفر دشوار مقاومت، آنها توانستند به هم نزدیک شوند، دوباره متحد شوند، مانند هر خانواده‌ی مقاومت فرزندانی به دنیا بیاورند و همچنان به حزب و انقلاب کمک کنند و خود را وقف آن کنند. آنها تمام عمرشان را با هم بوده‌اند.

در هر قدم از پیشرفت سیاستمدار تو هو، همیشه تشویق و مراقبت خانم وو تی تان وجود داشت. و در هر بیت از شعر شاعر تو هو، ضربان قلب جاری بود. در فراز و نشیب‌های تو هو، او همیشه آنجا بود تا با تو سهیم شود، تشویق کند و شانه‌ای قابل اعتماد برای تکیه دادن باشد... او عشق بزرگ او، نزدیکترین رفیق او، احساسی‌ترین الهه او بود. و در طول زندگی خانم وو تی تان، زندگی انقلابی نیز بود، او جوانترین عضو زن کمیته حزب ناحیه تان هو در سال‌های اولیه جنگ مقاومت بود، او مسئول امور زنان مرکزی و تای نگوین، دانشیار اقتصاد و معاون رئیس اداره تبلیغات مرکزی بود. اما بالاتر از همه، او در تمام عمرش همسر محبوب و وفادار سیاستمدار و شاعر تو هو بود...

شاعر، همسر وفادار هوو در طول زندگی‌اش

«صدای دلنشین ساز سنتور در کنارت»... (شعر از تو هو)

خاطرات کسانی که می‌مانند

آنچه بسیار تحسین‌برانگیز است این است که در سال‌های گذشته، از زمان درگذشت شاعر تو هو، او بقیه عمر خود را صرف انجام وظایف معنادار بسیاری برای همسر محبوبش کرده است (که از دیدگاه معاون سابق رئیس اداره تبلیغات مرکزی، او این وظایف را وظایفی برای حزب و کشور می‌داند، زیرا به گفته او: «تو هو و اشعار تو هو همیشه و قبل از هر چیز متعلق به حزب و کشور است».

یعنی، او کل مجموعه شعر و مسائل نظری ادبیات ویتنام را در طول سال‌های فعالیتش، زمانی که شاعر تو هو دبیر کمیته مرکزی حزب و مسئول کار تبلیغاتی حزب بود، جمع‌آوری و چاپ کرد؛ دیدگاه‌ها و دستورالعمل‌های اقتصادی تو هو را برای سال‌های متمادی به عنوان عضو دفتر سیاسی و نایب رئیس دائمی شورای وزیران ارائه داد؛ یعنی ساخت خانه یادبود تو هو در دهکده بین‌المللی بزرگ تانگ لونگ؛ یعنی همکاری با ادارات و شعب حزب و دولت، اتحادیه انجمن‌های ادبیات و هنر ویتنام و انجمن نویسندگان ویتنام برای سازماندهی سمینارهای علمی، سازماندهی شب‌های شعر تو هو، احیای اشعار باشکوه و احساسی شاعر در خانه اپرای هانوی؛ در شهر هو - زادگاه شاعر؛ در شهر هوشی مین و تای نگوین، پایتخت مقاومت بادخیز... باید اذعان کرد که اینها وظایف بسیار بزرگی بودند، فراتر از توان یک زن بالای ۸۰ سال. تنها با عشقی قوی، محبتی بی‌حد و حصر، عزمی راسخ می‌توانست آن مسئولیت‌های بزرگ را به انجام برساند...

شاعر، همسر وفادار هوو در طول زندگی‌اش

خانم وو تی تان در روز افتتاحیه خانه یادبود تو هو.

و اینجا، در دستان من، خاطراتی بیش از ۳۰۰ صفحه با عنوان «خاطرات کسی که ماند» وجود دارد که او با تمام وجودش به عنوان یک کمونیست و اشک‌های دلتنگی برای شوهر محبوبش که از دنیا رفته بود، نوشته است... شاعر هوو تین، رئیس اتحادیه انجمن‌های ادبیات و هنر ویتنام، رئیس انجمن نویسندگان ویتنام، در مورد این خاطرات خاطرنشان کرد: «این خاطرات طولانی نیست و فقط به مهمترین رویدادها می‌پردازد، اما برای خوانندگان کافی است تا از نظر عاطفی و عمیقی عشق زیبا، آرمان‌گرایانه و وفادارانه خانم وو تی تان و شاعر تو هو را احساس کنند. ارتباط روان بین عشق و حرفه، عمومی و خصوصی، فضایی شاعرانه و گرم ایجاد می‌کند که زندگی، قدرت و عزت یک خانواده انقلابی نمونه را برجسته می‌کند و از طریق آن، مردم می‌توانند وقایع تاریخی و زندگی کشور را در سال‌های فراموش‌نشدنی دوباره زنده کنند...».

اما همه چیز دقیقاً ۱۲ سال پس از درگذشت شاعر تو هو به پایان رسید. وقتی خاطرات او با عنوان «خاطرات کسی که ماند» به دست خوانندگان رسید، زمانی بود که او با رضایت خاطر آنجا را ترک کرد تا به همسر محبوبش بپیوندد و همراهی ابدی خود را با او ادامه دهد، همانطور که در ۲۰ سالگی به او پیوسته بود و سپس در تمام طول زندگی‌اش در سفرهای مقاومت و انقلابی کشور او را همراهی کرد...

ترونگ نگوین ویت


منبع

نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

صبح پاییزی در کنار دریاچه هوان کیم، مردم هانوی با چشمانی خندان به یکدیگر سلام می‌کنند.
ساختمان‌های بلندمرتبه در شهر هوشی مین در مه فرو رفته‌اند.
نیلوفرهای آبی در فصل سیل
«سرزمین پریان» در دا نانگ مردم را مجذوب خود می‌کند و در بین 20 روستای زیبای جهان قرار دارد.

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

باد سرد «خیابان‌ها را لمس می‌کند»، هانویی‌ها در آغاز فصل از یکدیگر دعوت می‌کنند تا به خانه‌هایشان سر بزنند

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول