دلایل افزایش مداوم قیمت شکر در سراسر جهان MC13: کشورهای گروه 33 راهکارهایی را برای تضمین امنیت غذایی بلندمدت پیشنهاد میکنند |
در سالهای اخیر، امنیت غذایی جهانی به دلیل درگیریها، تنشهای ژئوپلیتیکی ، تغییرات اقلیمی و بیماری همهگیر کووید-۱۹، از بحرانهای همپوشانی رنج برده و منجر به اختلالات جدی در تأمین مواد غذایی شده است.
این اختلالات توسط چندین «نقاط گلوگاهی غذایی» مانند دریای سرخ، جایی که شبهنظامیان حوثی مستقر در یمن به کشتیهای تجاری حمله کرده و حمل و نقل مواد غذایی از طریق کانال سوئز را مختل کردهاند، تشدید میشود. ترافیک کشتیرانی از طریق کانال پاناما به دلیل خشکسالی کاهش یافته است، که بر سیستمهای رودخانهای مانند میسیسیپی و راین نیز تأثیر گذاشته است.
عکس تصویرسازی |
از آنجایی که سیستم غذایی جهانی به طور فزایندهای به جابجایی غذا از چند منطقه بزرگ صادرکننده «سبد نان» به مناطق دچار کمبود غذا در سراسر جهان - اغلب از طریق این «نقاط گلوگاهی غذایی» - متکی است، این وابستگی به مسیرهای حمل و نقل خاص، فشار بر امنیت غذایی جهانی را افزایش میدهد.
همچنین بر رقابتپذیری محصولات کشاورزی ، برنامههای تحویل و در دسترس بودن و قیمت مواد غذایی تأثیر میگذارد. طولانیتر شدن زمان حمل و نقل نیز غذاهای فاسدشدنی را در معرض خطر قرار میدهد، در حالی که اختلالات حمل و نقل مانند تغییرات در برنامههای حمل و نقل، فشار زیادی را بر بخشهای حمل و نقل بار و کامیونداری وارد میکند و باعث تأخیرهای عمده میشود.
تأثیر بر آسیا
برای کشورهای صادرکننده و واردکننده مواد غذایی، چالشهایی در شرف وقوع است. کشورهای صادرکننده ممکن است با فشار حاشیه سود مواجه شوند که باعث کاهش قیمتها برای تولیدکنندگان میشود، در حالی که کشورهای واردکننده با احتمال افزایش هزینههای حمل و نقل دست و پنجه نرم میکنند که منجر به افزایش قیمت مواد غذایی، نوسانات بیشتر قیمت و تغییر الگوهای مصرف میشود.
آسیای جنوب شرقی، شرق آسیا و جنوب آسیا به دلیل وابستگی به بازارهای اروپا و دریای سیاه برای محصولات کشاورزی و کودهای کلیدی، با آسیبپذیری فزایندهای روبرو هستند. اختلالات واردات، خطرات تورمی را به همراه دارد و به بحران هزینههای زندگی دامن میزند.
تأثیر اختلال در تجارت
ایالات متحده در اواخر دسامبر ۲۰۲۳ از برنامههایی برای تشکیل یک گروه ویژه برای مقابله با حملات حوثیها در دریای سرخ خبر داد، اما بعید است که بلافاصله به اختلالات تجاری و تورم قیمت مواد غذایی رسیدگی کند. اختلالات مداوم در زنجیرههای تأمین، همراه با تشدید تنشهای ژئوپلیتیکی، نگرانیهایی را در مورد استفاده از مواد غذایی و کود به عنوان سلاح ایجاد کرده است.
در مواجهه با بحرانهای مکرر، اصلاح فوری سیستمهای غذایی به شدت مورد نیاز است. دولتها و سیاستگذاران باید آمادگی و ایجاد تابآوری در سطوح ملی و منطقهای را در اولویت قرار دهند تا به مسائل امنیت غذایی رسیدگی کرده و تأثیرات آینده را کاهش دهند.
برای بسیاری از واردکنندگان خالص مواد غذایی در آسیا، علاوه بر ایجاد ذخایر ملی، دولتها و سیاستگذاران باید منابع تأمین خود را متنوع کنند تا اختلالات زنجیره تأمین به حداقل برسد. یک مثال خوب سنگاپور است که با وجود واردات بیش از ۹۰ درصد مواد غذایی خود، از طریق ارتباط با بیش از ۱۸۰ کشور و منطقه، آسیبپذیری خود را در برابر نوسانات قیمت و عرضه مواد غذایی کاهش داده است.
این استراتژی تا حد زیادی موفقیتآمیز بوده و به سنگاپور کمک کرده است تا پس از استرالیا، از دومین غذای مقرونبهصرفه در جهان بهرهمند شود. یک خانوار سنگاپوری بهطور متوسط کمتر از 10 درصد از هزینههای ماهانه خود را صرف غذا میکند، در حالی که این رقم در فیلیپین 38 درصد است. علاوه بر این، فیلیپین، کشوری با کسری بزرگ مواد غذایی، از نظر اقتصادی مقرونبهصرفه نیست و تقریباً 80 درصد از واردات کشاورزی خود را وارد میکند. پیشبینی میشود تورم مواد غذایی در فیلیپین تا سال 2023 به 8 درصد برسد.
تسهیل دسترسی به غذا
در سراسر کشور، دولتها باید برنامههای اقدام زودهنگام را اجرا کنند و شبکههای تأمین اجتماعی را تقویت کنند تا بار بحران هزینههای زندگی را کاهش دهند. ابتکاراتی مانند کمکهای غذایی، انتقال وجه نقد و برنامههای کوپن غذا برای خانوارهای کمدرآمد میتواند به کاهش این بار کمک کند.
یارانهها و اقدامات مالیاتی که میتوانند تسکین موقت ایجاد کنند نیز میتوانند در نظر گرفته شوند. با توجه به اینکه خانوارهای متوسط بیش از یک سوم درآمد خود را در کشورهایی مانند فیلیپین صرف غذا میکنند و خانوارهای کمدرآمد در کشورهایی مانند اندونزی تا 64 درصد از درآمد ماهانه خود را صرف غذا میکنند، مقابله با تورم قیمت مواد غذایی برای محافظت از خانوارهای با درآمد متوسط و پایین در برابر سوء تغذیه بسیار مهم است.
برای رسیدگی به مسائل مربوط به تأمین غذا، دسترسی و مقرونبهصرفه بودن آن، دولتهای آسیایی وابسته به واردات غذا میتوانند با صادرکنندگان کشاورزی منطقهای مانند قدرتهای غلات و دانههای روغنی مانند استرالیا و نیوزیلند قرارداد ببندند. انجام این کار میتواند از خطرات ناشی از نقاط حساس جلوگیری کند.
همچنین میتوان تمرکز بیشتر بر تجارت درون منطقهای را تشویق کرد، به عنوان مثال در جنوب شرقی آسیا، جایی که صادرکنندگان عمده محصولات کشاورزی مهم از جمله برنج (ویتنام و تایلند) و روغن پالم (مالزی و اندونزی) وجود دارند. افزایش تجارت درون منطقهای میتواند وابستگی منطقهای به واردات مواد غذایی را کاهش دهد و در عین حال دسترسی منطقهای به مواد غذایی، ثبات بازار و توسعه اقتصادی را افزایش دهد. این امر میتواند با ابتکاراتی برای تشویق سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه کشاورزی منطقهای برای افزایش تولید سایر کالاهای اساسی (مانند گندم) و کاهش وابستگی به واردات پشتیبانی شود.
مشتاقانه منتظر
برای دولتها و سیاستگذاران آسیایی، اختلالات مداوم زنجیره تأمین در خاورمیانه یادآور اهمیت تأمین مواد غذایی ملی و منطقهای و سیستمهای کشاورزی-غذایی است.
با افزایش تورم قیمت مواد غذایی و سوء تغذیه، کشورها باید این نگرانیهای به هم پیوسته را در سطوح ملی و منطقهای، هم در کوتاهمدت و هم در بلندمدت، مورد توجه قرار دهند. با اجرای اقدامات سیاستی مانند تنوعبخشی به واردات مواد غذایی و تقویت شبکههای تأمین اجتماعی، منطقه در موقعیت بهتری برای آمادگی در برابر چالشهای امنیت غذایی پیش رو قرار میگیرد.
منبع
نظر (0)