برخی از دانشآموزان و والدین، درآمد را در اولویت قرار میدهند و بین رشتههایی که نوید انباشت آسان ثروت را میدهند و رشتههایی که ارزشمند تلقی میشوند، تمایز قائل میشوند و به همین دلیل به سمت رشتههای «داغ» هجوم میآورند. با این حال، در واقعیت، هر حرفهای تقاضایی برای پرسنل دارد و رشتههای «داغ» اغلب بسیار رقابتی هستند، تازه اگر نیروی کار - تقاضا - از عرضه بیشتر شود، خطر اشباع شدن وجود دارد.
| والدین باید از فرزندان خود حمایت کنند، به آنها گوش دهند و به تصمیماتشان احترام بگذارند، بدون اینکه خواسته خود را به طور خودسرانه تحمیل کنند. (منبع: phunuonline) |
راه تعصب، بنبست آرزوها.
تأثیر فرهنگ سنتی شرق آسیا بر نقشهای جنسیتی همچنین باعث میشود برخی از والدین و دانشآموزان هنگام انتخاب رشته و شغل، تعصبات جنسیتی داشته باشند.
بسیاری از جوانان به دلیل ترس از فشارهای جنسیتی در طول تحصیل و همچنین مشکلات یافتن شغل پس از آن، از رویاهای خود برای دنبال کردن یک رشته تحصیلی خاص دست کشیدهاند.
در واقع، محققان روانشناسی رشد و علوم اعصاب ادعا میکنند که شایستگی حرفهای مختص جنسیت نیست، بلکه بیشتر توسط جهتگیری اجتماعی تعیین میشود.
یکی دیگر از تصورات غلط، تمایل به انتخاب مدارس معتبر به جای رشتههایی است که با نقاط قوت و علایق فرد مطابقت دارند. بسیاری از دانشآموزان رشتههایی را انتخاب میکنند که با علایقشان مغایرت دارد، صرفاً به این دلیل که میخواهند در یک مدرسه «برتر» قبول شوند.
استفاده از نام یک مدرسه به عنوان معیار موفقیت، سوءتفاهم در مورد برندسازی آموزشی است. این امر ناشی از ذهنیت اولویت دادن به اعتبار و تأثیر رسانهای رتبهبندی مؤسسات آموزش عالی است.
به همین ترتیب، به دلیل تأکید زیاد بر اعتبار، بسیاری از والدین و دانشآموزان به رشتههایی با نمرات پذیرش پایین با دیده تحقیر مینگرند و حتی اگر تواناییهای مناسبی داشته باشند، در انتخاب آنها مردد هستند.
برابر دانستن نمرات پذیرش با ارزش یک حرفه، و فرض اینکه حرفههای با نمرات پایین، بیارزش هستند، باعث میشود دانشآموزان انتخابهای خود را محدود کنند و رشتههای تحصیلی متناسب با تواناییها، علایق و نیازهای نیروی کار آینده خود را از دست بدهند.
دیدگاههای محافظهکارانه، با این باور که والدین بهتر از فرزندانشان میدانند، همراه با عدم ایمان به نسل جوان و ترس از محو شدن سنتهای خانوادگی، بسیاری از والدین را بر آن داشته است که از فرزندانشان بخواهند راه خانواده را دنبال کنند. «شما میتوانید روغن و چربی را به زور به دست آورید، اما نمیتوانید یک حرفه را به زور به دست آورید»، در نتیجه، بسیاری از دانشآموزان به دلیل عدم علاقه به رشته انتخابی خود، در نیمه راه ترک تحصیل میکنند.
تأکید بر مدارک دانشگاهی همچنین باعث میشود بسیاری از دانشآموزان به کالجهای فنی و حرفهای بیعلاقه شوند. در حالی که کشورهای توسعهیافته برای آموزشهای فنی و حرفهای ارزش قائلند، در ویتنام، آموزشهای فنی و حرفهای به عنوان یک شکست یا ضرر تلقی میشود؟
این واقعیت تلخ که «همه به دانشگاه میروند، هر خانوادهای مدرک دانشگاهی دارد»، اما هنوز هم با مدرک لیسانس برای یافتن شغل مشکل دارند، سوالات جدی را در مورد مسیرهای شغلی که جوانان امروز انتخاب میکنند، مطرح میکند.
شناخت خود و دانستن مهارت خود منجر به پیروزی در هر نبردی میشود.
یک اشتباه کوچک میتواند عواقب بزرگی به دنبال داشته باشد. انتخاب رشته نامناسب باعث دلسردی و ترک تحصیل بسیاری از دانشجویان میشود. آنها نه تنها اعتماد به نفس خود را از دست میدهند، بلکه در تعریف مسیر شغلی خود نیز دچار مشکل میشوند و پس از فارغالتحصیلی، در رشتهای غیرمرتبط با تحصیلات خود مشغول به کار میشوند.
از دیدگاه اجتماعی وسیعتر، تعصبات خاص صنعت میتواند منجر به انتخاب رشته یا حرفه اشتباه توسط دانشجویان شود. پیامد آن، مازاد برخی صنایع و کمبود برخی دیگر، اتلاف منابع انسانی و افزایش بیکاری، حتی در میان فارغ التحصیلان دانشگاه است.
انتخاب شغل یک سفر شخصی است که به طور قابل توجهی بر زندگی هر فرد تأثیر میگذارد. آینده برای کسانی که مسیرهای مرسوم را دنبال میکنند، نیست. ما باید با پاسخ صادقانه به سؤالات زیر، خود را بشناسیم: «چه میخواهم؟»، «در چه چیزی خوب هستم؟»، «برای چه ارزشهایی زندگی میکنم؟» و با استفاده از ابزارهای ارزیابی شغلی علمی.
برای مثال، آزمون هالند به شناسایی مسیرهای شغلی بر اساس علایق و محیطهای کاری ترجیحی کمک میکند، در حالی که آزمون MBTI به شناسایی تیپهای شخصیتی و انتخاب محیطهای کاری مناسب کمک میکند. آزمون پنج عامل بزرگ (OCEAN) ارزیابیهای عمیقی از ویژگیهای روانشناختی فردی ارائه میدهد و آزمون انیاگرام انگیزه ذاتی و ارزشهای شخصی را تحلیل میکند.
علاوه بر شرکت در آزمونهای استعداد، باید اطلاعات را از منابع مختلف جمعآوری کنیم، نه تنها به والدین و معلمان، بلکه به مشاوران شغلی، فارغالتحصیلان و کسانی که در حال حاضر در صنعت مشغول به کار هستند نیز گوش دهیم. همچنین باید بازار کار فعلی را درک کنیم و روندهای آینده را از طریق گزارشهای صنعت یا دادههای پلتفرمهای استخدام پیشبینی کنیم.
و در صورت امکان، سعی کنید با بازدید از مشاغل، شرکت در فعالیتهای مرتبط با شغل، کارآموزیهای کوتاهمدت یا شرکت در جلسات تبادل تجربه با متخصصان صنعت، تجربه عملی کسب کنید.
جهت گیری بدون تعصب خانوادهها، مدارس و جامعه باید با هم همکاری کنند تا از کودکان حمایت کنند و به آنها کمک کنند تا درهای فرصتهای شغلی آینده را باز کنند، نه اینکه ناخواسته موانع نامرئی ایجاد کنند. والدین باید بدون تحمیل خودسرانه خواستههای خود، فرزندان خود را همراهی کنند، به آنها گوش دهند و به تصمیمات آنها احترام بگذارند. معلمان و مدارس، علاوه بر ادغام آموزش حرفهای در موضوعات درسی، نیاز به سازماندهی اشکال متنوع راهنمایی شغلی مانند بازدید از صنایع، ایجاد انجمنهای فارغالتحصیلان و سمینارهای تخصصی راهنمایی شغلی و غیره دارند. برای کمک به از بین بردن کلیشهها، و در نقش خود به عنوان پیشگامان، رسانهها و چهرههای تأثیرگذار نه تنها باید صنایع «داغ»، مشاغل پردرآمد و مدارس «برتر» را ستایش کنند، بلکه باید داستانهای موفقیت را در همه زمینهها و در همه سطوح تحصیلی، از کالج تا دانشگاه، منتشر کنند. |
منبع: https://baoquocte.vn/giai-phong-tu-duy-lua-chon-nganh-nghe-truc-nhung-dinh-kien-324176.html






نظر (0)