Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

ده سال از مادرشوهرم که هفتاد و چند ساله بود مراقبت کردم، تازه ۵ میلیارد غرامت زمین گرفته بود، رفت، ناراحت شدم و رفتم دنبالش اما صحنه‌ای باورنکردنی دیدم.

Báo Gia đình và Xã hộiBáo Gia đình và Xã hội29/03/2025

مادر شوهر بدون هیچ حرفی آنجا را ترک کرد. داماد به دنبال او رفت و حقیقت تکان دهنده‌ای را کشف کرد.


داستان از زمانی شروع شد که پدر همسرم فوت کرد. در آن زمان، سه برادر همسرم نشستند و در مورد اینکه به نوبت از مادرم مراقبت کنند، بحث کردند، هر کدام برای اینکه منصف باشیم، به مدت یک سال.

این ایده را منطقی یافتم، هرچند که مدام فکر می‌کردم شاید همه چیز به آن سادگی که به نظر می‌رسد، نباشد.

مطمئناً، تنها پس از یک سال، دو برادر شوهر به تدریج عقب‌نشینی کردند. برادر بزرگتر گفت که سرش شلوغ است، برادر دوم گفت که بچه کوچکی در خانه دارد و نمی‌تواند از پس آن برآید. بنابراین مسئولیت بر دوش من و همسرم افتاد.

Chăm mẹ vợ U70 suốt 10 năm, vừa lấy 5 tỷ tiền đền bù đất, bà đã bỏ đi, tôi ấm ức đi tìm thì thấy cảnh khó tin - Ảnh 1.

عکس تصویرسازی

من آنها را سرزنش نمی‌کنم و شکایتی هم ندارم. همسرم کوچکترین دختر خانواده است، مهربان است و مادرش را دوست دارد، بنابراین از مراقبت از او ابایی ندارد.

در مورد من، چون همسرم را دوست دارم، نمی‌توانم تحمل کنم که او به تنهایی بار این کار را به دوش بکشد. ما مادرشوهرم را با خودمان آوردیم و هر روز آشپزی می‌کنم، تمیزکاری می‌کنم، او را به پیاده‌روی می‌برم و به دکتر می‌برم.

او پیر بود و از زمان سکته مغزی ۱۰ سال پیش، سلامتی‌اش رو به وخامت گذاشته بود. زندگی ما سخت بود، مجبور بودیم برای بزرگ کردن فرزندانمان سخت کار کنیم، اما هنوز هم آرامش داشت.

من همیشه فکر می‌کردم مراقبت از مادرم وظیفه من است و نیازی ندارم کسی از من تعریف کند یا جبران کند.

اما بعد، همه چیز زیر و رو شد وقتی که غرامت خانه قدیمی والدین همسرش پرداخت شد. این مبلغ هنگفتی بود، ۱.۵ میلیون NDT (حدود بیش از ۵ میلیارد VND) از محل آزادسازی زمین برای ساخت کارخانه‌ای در حومه شهر.

غرامت زمین، تمام خانواده را زیر و رو کرد.

از وقتی این خبر را شنیدم، دیدم که دو برادر شوهرم کاملاً تغییر کرده‌اند. آنها اغلب به دیدن مادرم می‌آمدند، هدیه می‌آوردند، از همه چیز می‌پرسیدند، اما مطلقاً هیچ‌کس از موضوع تقسیم پول حرفی نزد.

آرام نگاه کردم، قلبم کم‌کم امیدوار شد. من ده سال از مادرم مراقبت کرده بودم، چیزی نخواسته بودم، اما در دل فکر می‌کردم که مادرشوهرم قطعاً تلاش‌های من و همسرم را به خاطر خواهد سپرد.

گذشته از همه اینها، او با ما زندگی می‌کرد و هر روز شاهد آن فداکاری بود. امیدوار بودم که او هم کمی از آن را به اشتراک بگذارد، نه خیلی زیاد، فقط سهم منصفانه‌ای. اما جرات نداشتم چیزی بگویم، بنابراین فقط به آرامی با همسرم صحبت کردم، به این امید که افکار مادرم را بررسی کند.

روزی که پول غرامت در حساب بود، همسرم کارت مادرش را برای بررسی به بانک برد و با لبخندی درخشان برگشت.

می‌دانستم پول آنجاست. مادرشوهرم همان‌جا نشست، بی‌سروصدا کارت را گرفت و بدون اینکه چیزی بگوید، آن را روی میز کنار تخت گذاشت.

عصبی بودم و داشتم فکر می‌کردم او به چه چیزی فکر می‌کند. می‌ترسیدم که او درگیر تفکر سنتی باشد، فقط بخواهد برای دو پسرش پول به ارث بگذارد و کوچکترین دخترش را که سال‌ها از او مراقبت کرده بود، فراموش کرده باشد؟

به همسرم اصرار کردم که با مادرش صحبت کند، اما قبل از اینکه بتوانم کاری انجام دهم، صبح روز بعد، همه چیز فراتر از تصور اتفاق افتاد.

Chăm mẹ vợ U70 suốt 10 năm, vừa lấy 5 tỷ tiền đền bù đất, bà đã bỏ đi, tôi ấm ức đi tìm thì thấy cảnh khó tin - Ảnh 3.

او که به مدت ۱۰ سال از مادرزنش که در دهه ۷۰ زندگی‌اش بود مراقبت می‌کرد، پس از دریافت ۵ میلیارد دونگ ویتنامی به عنوان غرامت زمین، خانه را ترک کرد. عکس تزئینی

من به سر کار رفتم، همسرم طبق معمول به بازار رفت. وقتی برگشت، مادرش ناپدید شده بود، بدون هیچ حرفی. همسرم وحشت‌زده با من تماس گرفت، صدایش می‌لرزید. من همه چیز را رها کردم و با قلبی آشفته به خانه دویدم.

همه جا را گشتیم - در خانه، در کوچه، در میدانی که مادر اغلب آنجا می‌نشست - اما نتوانستیم او را پیدا کنیم.

فوراً فکر کردم که شاید برای دو برادر شوهرش پول آورده باشد، بنابراین سریع تماس گرفتم تا بپرسم. هر دو برادر گفتند که نمی‌دانند و حتی مرا به خاطر اینکه گذاشتم مادرم "ناپدید" شود، سرزنش کردند.

ما از هم جدا شدیم و نصف روز همه جا رفتیم. وقتی همسایه‌ای تماس گرفت و گفت که نزدیک خانه سالمندان است، با عجله به آنجا رفتیم. وقتی دیدم که پشت میز مشاوره خانه سالمندان نشسته و یک کیف کوچک در دست دارد، مات و مبهوت شدم.

معلوم شد مادرم آنطور که فکر می‌کردم پول را با خودش نبرده است. با دیدن من، سریع توضیح داد: «فقط می‌خواستم بیایم داخل و از اوضاع بپرسم. می‌خواهم به زودی به خانه سالمندان بروم تا بار شما بچه‌ها کمتر شود.» معلوم شد که او به خاطر پول نرفته، بلکه به این دلیل رفته که نمی‌خواست ما مجبور باشیم بیشتر کار کنیم.

او با گریه به من گفت: «من دو سوم پول را برای تو گذاشتم، این پول من فقط برای توست، آن را بگیر تا من را خوشحال کنی. بقیه را می‌توانی به خانه سالمندان من بدهی.»

دو برادر شوهرم وقتی این خبر را شنیدند، عصبانی شدند و شروع به دعوا کردند و خواستار سهم مساوی شدند. اما مادرم مصمم بود و همه مخالفت‌ها را نادیده گرفت. دیدن این همه قاطعیت در او، هم مرا متعجب کرد و هم متأثر.

در نهایت، با همسرم مشورت کردم و نیمی از پولی را که مادرم به من داده بود پذیرفتم، اما با قاطعیت به او توصیه کردم که در خانه بماند و نزدیک بچه‌ها و نوه‌هایش باشد. پول باقیمانده به طور مساوی بین دو برادرم تقسیم شد، زیرا نمی‌خواستیم مادرم شاهد دعوای برادران باشد. مدتی طول کشید تا هر دوی ما مادر شوهرم را راضی کنیم.

Chăm mẹ vợ U70 suốt 10 năm, vừa lấy 5 tỷ tiền đền bù đất, bà đã bỏ đi, tôi ấm ức đi tìm thì thấy cảnh khó tin - Ảnh 5.

عکس تصویرسازی

اعتراف آقای وونگ پس از به اشتراک گذاشتن در NetEase توجه زیادی از جامعه آنلاین چینی را به خود جلب کرده است. بسیاری از مردم تحت تأثیر قرار گرفتند، از تقوای فرزندی این زوج تمجید کردند و معتقد بودند که افراد خوب همیشه میوه‌های شیرین درو می‌کنند.

تیو لام



منبع: https://giadinh.suckhoedoisong.vn/cham-me-vo-u70-suot-10-nam-vua-lay-5-ty-tien-den-bu-dat-ba-da-bo-di-toi-am-uc-di-tim-thi-thay-canh-kho-tin-172250326151026077.htm

برچسب: مادر شوهر

نظر (0)

لطفاً نظر دهید تا احساسات خود را با ما به اشتراک بگذارید!

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

هنرمند مردمی، شوان باک، «مجری مراسم» ازدواج ۸۰ زوج در خیابان پیاده‌روی دریاچه هوان کیم بود.
کلیسای جامع نوتردام در شهر هوشی مین با نورپردازی‌های زیبا به استقبال کریسمس ۲۰۲۵ می‌رود.
دختران هانوی برای کریسمس لباس‌های زیبایی می‌پوشند
روستای گل داوودی تت در گیا لای که پس از طوفان و سیل، حال و هوای بهتری پیدا کرده، امیدوار است که دیگر قطعی برق برای نجات گیاهان وجود نداشته باشد.

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

کافی‌شاپ هانوی با صحنه کریسمس اروپایی‌مانندش، تب و تاب ایجاد می‌کند

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول

Footer Banner Agribank
Footer Banner LPBank
Footer Banner MBBank
Footer Banner VNVC
Footer Banner Agribank
Footer Banner LPBank
Footer Banner MBBank
Footer Banner VNVC
Footer Banner Agribank
Footer Banner LPBank
Footer Banner MBBank
Footer Banner VNVC
Footer Banner Agribank
Footer Banner LPBank
Footer Banner MBBank
Footer Banner VNVC