محققان با مطالعهی تربیت برندگان جایزه نوبل دریافتند که این افراد موفق از شرایط خانوادگی بسیار متفاوتی برخاستهاند. برخی از آنها والدینی داشتند که روشنفکر معمولی، کارگر، کشاورز، تاجر خردهپا یا حتی بیسواد بودند.
پس چه چیزی در خانوادههای آنها وجود دارد که باعث میشود آنها شخصیتهای سالم و تواناییهای برجستهای داشته باشند؟
۱. یاد بگیرید که به انتخابهای کودکان احترام بگذارید
پروفسور تو یویو (چین) - برنده جایزه نوبل پزشکی ۲۰۱۵.
تو یویو در خانوادهای از پزشکان طب سنتی چینی متولد شد. پدرش پزشکی بود که کلینیکهایی را اداره میکرد. هنگام انتخاب رشته در دانشگاه، او بدون تردید پزشکی را انتخاب کرد، اما آنطور که خانوادهاش انتظار داشتند، طب سنتی چینی نبود، بلکه داروسازی بود، رشتهای که اکثر مردم در آن زمان به آن علاقهای نداشتند.
پروفسور تو یو یو
این تصمیم پدرش را شگفتزده کرد: «اگر این رشته را انتخاب کنی، آیا تمام دانشی که از طب سنتی چینی اندوختهای بیفایده نخواهد بود؟» با این حال، تو یویو معتقد بود که فقط رشته داروسازی توانایی کاوش سیستماتیک در حوزه طب سنتی چینی را دارد.
پدر لحظهای فکر کرد و سپس گفت: «من فقط میخواستم تو پزشک شوی. انتظار نداشتم جاهطلبی بزرگتری از من داشته باشی! من به تو ایمان دارم، به تلاشت ادامه بده، تو موفق خواهی شد!»
با بزرگ شدن کودکان، بسیاری از والدین دوست دارند در انتخاب های آنها دخالت کنند. اما احتمالات بی شماری برای زندگی آینده آنها وجود دارد. چگونه می تواند کاملاً تحت کنترل شما باشد و مسیر خاص شما را دنبال کند؟
گوردیمر، برنده جایزه نوبل ادبیات، زمانی گفته بود: « آموزش خانوادگی باید دموکراتیک و روشنگرانه باشد. اول از همه، والدین باید به انتخابهای فرزندانشان احترام بگذارند و هرگز فرزندانشان را مجبور به پیروی از انتخابهای خودشان نکنند.»
بسیاری از والدین فکر میکنند که خودشان باهوش هستند اما فرزندانشان چیزی نمیفهمند، بنابراین حق انتخاب را از فرزندانشان سلب میکنند. بدون حق انتخاب، کودکان هیچ انگیزهای برای زندگی ندارند و ممکن است در لانهای که والدینشان برایشان ساختهاند، راکد بمانند. از این گذشته، این ممکن است بهترین چیز برای کودکان نباشد، زیرا کودکان باید مسیر خود را دنبال کنند و والدین فقط نردبانی برای تکیه دادن آنها هستند.
حتی وقتی بچهها اشتباه میکنند، ما باید کنار بایستیم و منتظر بمانیم تا توانایی خوددرمانی، توانایی خوداصلاحی، توانایی خودتمایز و توانایی بهبودی از اشتباهاتشان را فعال کنند.
۲. تحمل احساسی است که باید از سنین پایین پرورش داده شود.
مو یان (چین) - برنده جایزه نوبل ادبیات ۲۰۱۲
مادر مو یان بیسواد بود و هرگز چیزی نخوانده بود، اما خوشبین، مهربان، قوی و حساس بود. وقتی مو یان جوان بود، با مادرش برای خوشهچینی گندم به مزارع رفت. وقتی نگهبان مزرعه آمد، خوشهچینها یکی یکی فرار کردند. مادرش نمیتوانست به اندازه کافی سریع بدود، بنابراین نگهبان مزرعه به صورتش سیلی زد و گندمهایی را که چیده بودند، مصادره کرد. دهانش خونریزی کرد و بیاختیار روی زمین نشست.
سالها بعد، مرد مزرعهدار پیرمردی با موهای سفید شده بود و در بازار با مو یان آشنا شد. مو یان میخواست برای انتقام گرفتن جلو برود، اما مادرش مانعش شد. مادرش با آرامش گفت: «پسرم، کسی که مرا زد، مثل این پیرمرد نبود.»
رفتار والدین بر روح فرزندانشان تأثیر میگذارد! نحوهی برخورد والدین با کار و دیگران تأثیر بسیار مستقیم و نامحسوسی بر فرزندانشان خواهد داشت.
روشنفکر بودن درسی است که والدین باید به فرزندانشان بیاموزند. ببین، مادر مو یان هم همین کار را می کرد! احساسات و وقت خود را صرف اشتباهات دیگران نکنید و نگذارید روحتان با کینه زشت شود.
احساسات باید از سنین پایین پرورش داده شوند. مهمترین عوامل مانند اراده، هوش و شخصیت اخلاقی از طریق موعظه والدین به وجود نمیآیند بلکه از طریق رفتار والدین متحول میشوند.
علاوه بر این، بهترین راه برای پرورش تفکر بزرگ در کودکان، علاوه بر اینکه الگوی خوبی برای والدینشان خواهد بود، این است که به آنها اجازه دهیم آثار کلاسیک و زندگینامه افراد مشهور را بیشتر بخوانند تا یاد بگیرند که به جامعه و خودشان از دیدگاه متفاوتی نگاه کنند.
۳. بازی یک دانش و احتمالاً یک توانایی است
استیون چو (ایالات متحده آمریکا) - برنده جایزه نوبل فیزیک ۱۹۹۷
«بازی طبیعی است و کودکان حق بازی کردن دارند.»
استیون چو در خانوادهای با استعدادهای برجسته زندگی میکند. استیون چو در کودکی بسیار متمرکز بود و عاشق بازی کردن بود. با این حال، مادرش به فرزندانش اجازه میداد این کار را انجام دهند و میگفت که بازی کردن میتواند قدرت بدنی و شجاعت کودکان را پرورش دهد.
او معتقد است که: «بازی کردن طبیعی است، کودکان حق بازی کردن دارند.» بعدها، این تجربیات «بازی کردن» او را به فکر کردن در مورد علم سوق داد.
استیون چو
استیون چو در مورد این سبک بازی گفت: «چیزی که بیشتر اهمیت دارد این است که من از کودکی عادت انجام کارها را خودم در خودم ایجاد کردهام که این باعث میشود دستانم هم مهارت بیشتری پیدا کنند. این کار فعالیت مغزی استیون چو را تحریک میکند و حس فضا را در او تقویت میکند.»
یک مفهوم تربیتی که همیشه بر آن تأکید داریم این است که به کودکان اجازه دهیم «بازی کردن» را یاد بگیرند.
یک کودک بسیار فعال است، میتواند بخندد، بپرد، بدود، بازی کند و شیطنت کند. بسیاری از والدین میترسند که فرزندانشان به دلیل بازی با اسباببازیها و به تعویق انداختن درسهایشان، جاهطلبی خود را از دست بدهند، اما آیا نکاتی را که جک ما مطرح کرد به خاطر دارید؟ بگذارید بچهها آزادانه بازی کنند! اگر به فرزندانتان اجازه بازی ندهید، تا 30 سال دیگر شغلی نخواهند داشت! دانش را میتوان آموخت، اما خرد را فقط میتوان تجربه کرد.
بازی نه تنها یک روش زندگی برای کودکان است، بلکه راهی مهم برای یادگیری آنهاست. در طول بازی، کودکان سعی میکنند از دانش موجود خود برای توضیح سوالاتی که کشف میکنند استفاده کنند و با استفاده از روشهای خود یاد بگیرند که چگونه مشکلات مختلفی را که در زندگی با آنها مواجه میشوند حل کنند.
۴. اجازه ندهیم انکار ما مانع توانایی کاوش فرزندانمان شود.
نیلز بور (دانمارک)، برنده جایزه نوبل فیزیک ۱۹۲۲
«بذار انجامش بده. خودش میدونه چیکار کنه.»
بور در کودکی کودکی کند اما دقیق بود. پدر بور در دانشگاه تدریس میکرد و اغلب چندین همکار را برای دورهمی به خانهاش دعوت میکرد. هنرمندان، نویسندگان، موسیقیدانان و خارجیها نیز در این دورهمیها شرکت میکردند. به بور اجازه داده میشد که کناری بنشیند و گوش دهد. این افراد برجسته اغلب داستانی را تعریف میکردند و به تنهایی دیدگاههای خود را بیان میکردند که سپس توسط دیگران مورد بحث قرار میگرفت. بینشهای منحصر به فرد و عمیق آنها تأثیر عمیقی بر ذهن جوان او گذاشت.
بور عاشق سرهمبندی ساعت و سایر وسایل خانه بود. یک بار، چرخ لنگر دوچرخهای در خانه خراب شد. بور داوطلب شد تا آن را تعمیر کند و خودش دوچرخه را از هم جدا کرد. او نمیدانست چگونه آن را دوباره سرهم کند. کسی میخواست کمک کند، اما پدرش اصرار داشت: «بگذارید خودش این کار را انجام دهد، او میداند چه کار کند.» بور پس از مطالعه دقیق هر قسمت، با موفقیت چرخ لنگر را مونتاژ کرد.
بسیاری از والدین از کارهایی که فرزندانشان انجام میدهند ناراضی هستند و میگویند: «تو اجازه نداری این کار را انجام دهی»؛ «تو اجازه نداری به آن دست بزنی»؛ «تو باید این کار را انجام دهی»؛ «آن را زمین بگذار و بگذار من انجامش دهم».
اگر فرآیند اکتشاف کودک دائماً قطع شود و والدین همیشه انگشت اتهام را به سمت فرزندانشان نشانه بگیرند، این نه تنها آنها را از لذت خودشناسی و رشد مستقل محروم میکند، بلکه مانع از پرورش توانایی آنها در تسلط بر یادگیری خود نیز میشود.
والدین آمریکایی یک ویژگی دارند: آنها جرات میکنند به فرزندانشان اجازه دهند کارهایی را که دوست دارند به طور کامل انجام دهند و توانایی فرزندانشان را برای اکتشاف به حداکثر میرسانند.
اگرچه کودکان گاهی افکار غیرمعمولی دارند، اما ما هنوز باید آنها را تشویق کنیم که به کاوش ادامه دهند و به آنها راهنماییهای خاصی بدهیم تا انگیزه بیپایانی برای جستجوی حقیقت، خوبی و زیبایی داشته باشند.
۵. به فرزندتان فرصت تمرین بدهید
ارنست رادرفورد (نیوزیلند) - برنده جایزه نوبل شیمی ۱۹۰۸
«هر عضو باید مسئولیت خود را به اشتراک بگذارد.»
رادرفورد ۱۲ خواهر و برادر داشت. از آنجا که تعداد اعضای خانواده زیاد بود، مادرش توصیه میکرد: «همه باید مسئولیت را به اشتراک بگذارند.» او معتقد بود که دانش قدرت است و به آموزش فرزندانش توجه زیادی میکرد.
کتابی که نقش مهمی در زندگی رادرفورد ایفا کرد، کتاب درسی «مقدمهای بر فیزیک» بود که مادرش در 10 سالگی به او داد. این کتاب نه تنها دانش فیزیک را معرفی میکرد، بلکه مجموعهای از روشهای تجربی ساده را نیز شرح میداد. رادرفورد متوجه شد که قوانین مهم طبیعی را میتوان از آزمایشهای ساده کشف کرد.
ارنست رادرفورد
مسئولیت پذیری پایه و اساس زندگی انسان و اساس توسعه است. به عنوان مثال، وقتی صحبت از کارهای خانه می شود، بسیاری از والدین می ترسند که فرزندانشان از مدرسه عقب بمانند بنابراین سعی می کنند اجازه ندهند که آنها در این کارها مشارکت کنند.
دکتر دنیس ویتلی، که به عنوان «پدرخوانده رهبری» در آمریکا شناخته میشود، زمانی گفته بود: «مهمترین چیزی که والدین باید به فرزندانشان بدهند پول نیست، بلکه آموزش نحوه زندگی صحیح و کار مسئولانه به آنهاست.»
از همین حالا به فرزندتان فرصت تمرین بدهید.
قبل از ۱۸ سالگی، تأثیر آموزش خانواده بر فرزندان بیش از ۶۰ درصد، آموزش مدرسه ۳۰ درصد و ۱۰ درصد باقیمانده تحت تأثیر آموزش اجتماعی است. در واقع، بسیاری از والدین نمیدانند چگونه فرزندان خود را تربیت کنند.
این نشان دهنده اهمیت آموزش خانواده برای فرزندان است. آموزش در مدرسه بسیار مهم است اما روش آموزش والدین از آن مهم تر است، زیرا کودکان چیزی بیش از گفتار و کردار والدین خود می بینند.
مدارس به کودکان دانش و روشهای یادگیری را میآموزند، در حالی که والدین به فرزندانشان شخصیت و اخلاق را میآموزند. اینکه شخصیت و اخلاق کودک به خوبی تربیت شده باشد یا نه، کلید موفقیت مادامالعمر اوست. تا زمانی که آنها فردی محترم باشند، زندگی فوقالعاده روان خواهد بود.
منبع: https://giadinh.suckhoedoisong.vn/nhung-nguoi-doat-giai-nobel-den-tu-nhung-gia-dinh-nao-5-cau-chuyen-sau-co-the-khien-cac-bac-phu-parents-suy-ngam-172240919154611051.htm






نظر (0)